اختراع موبايل انقلاب كوچكي نبود، روبات هم به آن اضافه شد!

۱۸ بازديد

حال كه صنعت كامپيوتر كار خود را به اتمام رسانده، وقت آن فرا رسيده است تا اختراع موبايل جايگزينأن  شود اما انقلاب جديدي در راه است!

به گزارش كليك، اگر فكر مي‌كنيد كه قرار است ربات سفيدرنگي داشته باشيد كه با صداي عجيب و نازك خودش از شما سؤال بپرسد و مانند فيلم‌هاي آمريكايي پر حرف هم باشد، بايد بگويم كه تا حدودي اشتباه فكر مي‌كنيد. ترجيحاً اين‌گونه ربات‌ها با دستگاه‌هاي ديگر هماهنگ و در ارتباط است و هميشه از طرف مصرف‌كننده كنترل مي‌شود تا زندگي را آسوده‌تر كند.
بعضي از مردم به آن «هوش مصنوعي» و بعضي «دستيار ديجيتالي» مي‌گويند. برخي هم آن را دستگاه‌هاي «هوشمند» خطاب مي‌كنند. ولي هيچ‌كدام از اين‌ها تصوير واقعي اين انقلاب گسترده و نوظهور را نشان نمي‌دهد. موضوع فقط درباره دستگاه كافه ساز يا گرم‌كن اتوماتيك كه با رسيدن شما به خانه آن را گرم كند نيست. بلكه شامل هر بخشي از تكنولوژي كه به طور همگاني كار مي‌كند و در همه‌جا و همه‌وقت از زندگي شما دخيل است، مي‌باشد.
به كجا مي‌رويم؟
هر ۱۰ تا ۱۵ سال پيشرفت تكنولوژي يك نسل از كامپيوترها را به فراموشي مي‌سپارد تا نسل ديگري جايگزين آن شود. مسير اصلي اين فرهنگ آهسته‌آهسته تغيير مي‌كند. عادت‌هاي جديد شكل مي‌گيرد. شركت‌هاي ميليارد دلاري تشكيل مي‌شود. شركت‌ها و تمامي صنعت از درون شكسته شده و به كارشان به انتها كشيده مي‌شود.
اكثر ما ميان سه نسل كامپيوتر زندگي كرده‌ايم
اختراع PC (كامپيوتر شخصي): شروع اين انقلاب خيلي زود در دهه ۱۹۸۰ ميلادي با شركت‌هاي كامپيوتري اپل و آي‌بي‌ام به سرعت شكل گرفت. اما مايكروسافت و اينتل جزء برندگان اصلي اين نسل بودند. آي‌بي‌ام هم بزرگ‌ترين بازنده اين ميدان بود،‌ اما شركت‌هاي بسياري ديگري هم بودند كه فكر مي‌كردند با ورود به عرصه كامپيوتر مي‌توانند موفقيت بزرگي را با خود به خانه ببرند ولي اين‌گونه نبود. در نهايت بي‌پروايي مايكروسافت كه رؤياي «وجود داشتن هر كامپيوتر در هر خانه» بود را به واقعيت تبديل كرد.
اختراع اينترنت: اين انقلاب در اواسط دهه ۱۹۹۰ ميلادي با استانداردسازي پروتكل‌هاي مختلف اينترنت كه با جنگ مرورگرها دنبال مي‌شد يعني «.com» انقلاب به پا كرد. گوگل و آمازون بزرگ‌ترين برندگان بودند. صنعت‌ها و شركت‌هايي كه به رسانه‌هاي غير مجازي و توزيع كالاهاي انحصاري مانند ضبط موسيقي تكيه كرده بودند بزرگ‌ترين بازنده‌هاي اين جنگ بودند. در نهايت همه به‌صورت آنلاين نيازها را برطرف مي‌كردند و اگر كسي در يك تجارت از وب‌سايت استفاده نمي‌كرد يك امر نامعقول به شمار مي‌رفت.
انقلاب موبايل: اين انقلاب در سال ۲۰۰۷ با رونمايي آيفون (iphone) آغاز شد. اپل و سامسونگ بزرگ‌ترين برندگان اين ميدان بودند. مايكروسافت هم از جمله بازندگان بود كه به ركورد ۲۰ سال امتياز انحصاري خود پايان داد.
چند نكته مهم
اولاً، به ياد داشته باشيد كه وقتي يك دوره به پايان مي‌رسد، به اين معني نيست كه تكنولوژي انقلابي آن براي هميشه محو مي‌شود. به اين معني است كه تكنولوژي يك چيز عمومي و گسترده است گرچه صفت انقلابي آن ديگر وجود ندارد ولي همچنان براي استفاده باقي خواهدماند.
حال انقلاب موبايل به پايان رسيده است.
بيش از يك ميليارد گوشي هوشمند همه جا را فرا گرفته است. و احتمالاً اپل هم نسبت به سال‌هاي گذشته، از زماني كه اولين توليدات خودش را بيرون داد آيفون كمتري را فروخته است. تجارت و شغل‌هاي عظيم هم تمام و كمال با موبايل‌هاي متصل به اينترنت كه كار كامپيوتر را به راحتي انجام مي‌دهند مشغول به كار هستند. نرم‌افزاري مانند «اوبر» بدون گوشي‌هاي هوشمند بي‌معني است. «فيس‌بوك» هم مانند «ماي اسپيس» مي‌توانست به راحتي در ذهن‌ها فراموش شود البته اگر ماهرانه وارد موبايل‌ها نمي‌شد. اين به اين معني نيست كه گوشي‌هاي هوشمند از چرخه كنار مي‌روند، اما داشتن يك گوشي هوشمند اين روزها امري عادي و شايد خسته‌كننده هم باشد. ولي ديگر يك انقلاب ناميده نمي‌شود. نكته دوم كه لازم به يادآوري است اين است كه هر انقلابي به خاطر عدم تمركز، خودش را به بخش‌هاي فردي تقسيم مي‌كند. بنيان‌گذاران مايكروسافت، بيل گيتس و پاول آلن وقتي‌كه در دبيرستان بودند بايد برنامه‌ريزي مي‌كردند تا دوباره به كامپيوتر دسترسي پيدا مي‌كردند.
كامپيوترهاي شخصي از دل شركت‌ها بيرون و به خانه‌ها آمدند كه نمايانگر قدرت آنان بود. اينترنت توانست اطلاعات وسيعي كه درون كتابخانه‌ها، پايگاه داده‌هاي محرمانه و ديسك‌هاي اختصاصي گير افتاده بود را بيرون بياورد و آن را براي همه قابل دسترس بگذارد.
گوشي‌هاي هوشمند اين دو (كامپيوتر و اينترنت) را گرفته و وارد جيب‌هاي ما كرده‌اند.
چگونه به فردا مي‌رسيم
نمايشگاه CES امسال چيز خاصي را در درون نداشت. اگرچه همه دنبال اختراع چشمگيري بودند، ولي قطعاً چيز شگفت‌انگيزي يافت نمي‌شد. البته اختراعاتي مانند ماشين‌هاي هوشمند، خانه‌هاي هوشمند، هواپيماي كنترل از راه دور، واقعيت مجازي، دستگاه‌هاي بدني براي اندازه‌گيري فعاليت ورزشكاران، تخت هوشمند، چمدان هوشمند! و البته روبات‌هاي هوشمند با صداي عجيب و نازك خودشان هم وجود داشتند. اما اگر به تمامي اين اختراعات با دقت نگاه كنيد، به راحتي متوجه مي‌شويد كه يك تصوير مشترك ميان همه شركت‌هاي مخترع پديدار مي‌شود.
سنسورها و اجزاي بي‌ارزش. شركت‌هاي موبايل ساز كه زحمت بسيار زيادي كشيدند تا اجزاي بيش از حد بزرگ را درون گوشي‌ها و تبلت‌ها جاي بدهند. البته سنسورهايي كه به شكل‌هاي مختلف مانند جي‌پي‌اس، مسيرياب،‌ دوربين و ميكروفون به طور باورنكردني ارزان هستند. ارسال فايل‌ها و اطلاعات با ارتباطات بي‌سيم مانند بلوتوث، Wi-Fi،‌ LTE و … . به علاوه تمامي اجزا به سمت ارزان شدن در حركت‌اند و فقط راه را براي ارسال سيگنال‌ها از منبعي به منبع ديگر و جمع‌آوري اطلاعات را ساده‌تر مي‌كند.
آزردگي همه شركت‌ها از «هوش مصنوعي»: در حال حاضر تك‌تك شركت‌هاي صاحب فناوري بر روي دستيار مجازي و هوش مصنوعي كار مي‌كنند. مايكروسافت با «كورتانا» و ديگر پروژه‌هاي جالب خود وارد كار شده است. گوگل با «گوگل ناو»، اپل با «سيري»، آمازون با «اكو» و حتي فيس‌بوك هم پا به اين عرصه گذاشته و با دستيار ديجيتالي خود يعني «فيس‌بوك ام» اين رقابت را فشرده‌تر كرده است. آي‌بي‌ام و شركت‌هاي با تشكيلات عظيم هم سرمايه‌گذاري بزرگي را روي اين بخش انجام داده‌اند.
آمادگي جامعه: مهم‌ترين نكته همين است. به اين فكر كنيد كه ده يا بيست سال پيش مشغله چقدر كمتر در مقايسه با الآن بود. مردم ساعت‌ها كار مي‌كنند و وارد شغل‌هاي نيمه‌وقت مي‌شوند تا حداقل بتوانند زندگي خود را به‌گونه‌اي بچرخانند. وظيفه پدري و مادري هم در اين ميان كار را براي همه سخت‌تر كرده است. فقط وبلاگ‌ها هستند كه درباره راه‌هاي زندگي در يك شهر بزرگ را مي‌نويسند. هر كس در اين شهر يك چيزي نياز دارد ولي هنوز كسي نمي‌داند آن يك چيز چيست.
عروسك از نوع هوش مصنوعي
تصور كنيد كه به مدت ۱۰ سال كارهاي خود را به يك نرم‌افزار كه كلي پول بابت آن پرداخت كرده‌ايد وقت بسپاريد كه مي‌تواند اطلاعات زيادي از كارها، فعاليت‌هاي روزانه، ارتباطات شما و بيشتر از آن را جمع‌آوري كند تا نيازهاي شما را برطرف كند. سپس با دستگاه‌هاي بيشتري ارتباط برقرار مي‌كند تا زندگي را براي شما راحت‌تر كند.
كامپيوتر از دسترس شما خارج شده و دنياي اطرافتان را تسخير مي‌كند. زنگ گوشي‌تان به طور خودكار تنظيم شده است. حتي لازم به نوشتن ليست كارهاي روزانه نداريد زيرا از قبل انجام شده است. داروخانه‌ها هم به طور خودكار كار شما را انجام مي‌دهند. وقتي ه به يك ماشين نياز داريد در همان لحظه جلوي شما نمايان مي‌شود و راننده هم از قبل مي‌داند مقصد شما كجاست. (البته اگر راننده‌اي در كار باشد.)
اگر گرسنه هستيد و عجله هم داريد، براي غذا بيرون زنگ نمي‌زنيد. دستيار شما غذاي موردنيازتان را مي‌پرسد و يا ترتيب يك قرار ملاقات را مي‌دهد يا كار سفارش به يك رستوران غذاخوري را انجام مي‌دهد. موسيقي موردعلاقه شما نه تنها از يك اتاق به اتاق ديگر شمارا دنبال مي‌كند بلكه از ساختمان به ساختمان ديگر شما را همراهي مي‌كند. هواپيماي دور نورد شخصيتان بالاي سرتان شما را دنبال مي‌كند و فيلم و صداي موردنياز از فضاي اطراف را ضبط مي‌كند (البته اگر ضد پهپادهاي هوايي مشك ساز نشوند).
البته در ابتدا ثروتمندان جامعه مي‌توانند از اين سبك زندگي استفاده كنند. ولي با گذشت زمان در بين مردم هم پخش مي‌شود و بعد از مدتي ديگر نمي‌توانيد به ياد به ياريد كه زندگي قبل از آن چگونه بوده است. آيا واقعاً مجبوريم كه خودمان ليست كارهاي روزانه را بنويسيم؟
كمي علمي-تخيلي به نظر مي‌رسد و هنوز كارهاي زيادي را بايد انجام بدهيم. هنوز همه از يك دستگاه مشترك براي صحبت كردن با يكديگر استفاده مي‌كنند، و فعلاً زمان زيادي مانده است تا هوش مصنوعي بتواند آن را كنترل كند. بنابراين تا انقلاب بعدي راه زيادي مانده است ولي بسيار نزديك است.
بگذاريد انقلاب موبايل را بررسي كنيم. هنوز چند سال بيشتر نگذشته است از وقتي‌كه آيفون وارد شد. و البته هنوز به روزهاي اوج بلك بري نرسيده‌ايم. در حالي كه هنوز گوشي‌هاي تاشو قديم توليد مي‌شوند. ولي هنوز به آنچه موردنياز است نرسيده‌ايم.
اما وقتي‌كه زمانش برسد شركت‌هاي ميليارد دلاري و صنعت رشد كرده و برخي ديگر به زمين مي‌خورند،‌ عادت‌ها تغيير مي‌كند و همه ما از سال‌هاي قبل دور مي‌شويم تا آن را به نسل بعد بسپاريم.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.