عمومي

عمومي

چرا داشتن لاستيك هاي مناسب از اهميت بالايي برخوردار است؟

۲۳ بازديد

چرا داشتن لاستيك هاي مناسب از اهميت بالايي برخوردار است؟

مقاله‌ي زير توسط جك باروث (راننده مسابقه‌اي) در رابطه با اهميت لاستيك‌هاي نوشته شده است كه مطالعه‌ي آن خالي از لطف نيست. باروث در اين يادداشت نكات جالبي در خصوص لاستيك‌ها عنوان كرده است. در ادامه شما را به مطالعه‌ي يادداشت‌هاي وي دعوت مي‌كنيم:

«هفته‌ي گذشته به يوكوهاما دعوت شدم تا تست لاستيك نوع Geolandar A/T را در مسيرهاي لغزنده ي پُر دست انداز در خارج از شهر موآب در شرق يوتا بررسي كنم. خيلي زود فهميدم كه ميزان راحتي Geolandar در پيمودن مسيرهاي برون جاده اي از آنچه كه فكر مي كردم خيلي بيشتر بود. گاهي اوقات حتي پيمودن پنج مايل هم به شكل ترسناكي سريع مي‌گذشت؛ روزي را كه در يوكوهاما گذراندم پر از چنين اتفاقات و لحظات بود.

صبح روزي كه جلسه‌ي اطلاع رساني برگزار شد، حتي از سفر ماجراجويانهي برون جاده‌اي هم جالب‌تر بود. متوجه اين موضوع شدم كه درصد قابل توجه‌اي از خودروهاي شاسي بلند و مالكان كاميون‌ها كه ماشين‌هاي خود را از كارخانه‌ها به همراه لاستيك‌هاي چهار فصل تحويل مي‌گيرند بر اين باورند كه لاستيك‌هاي آن‌ها براي هر نوع جاده‌اي مناسب است و تفاوت‌هاي شاخصي كه بين اين دو دسته از لاستيك‌‌ها وجود داشت را نمي‌دانستند. در اينجا به طور كامل به تفاوت‌هايي كه در لاستيك‌هاي مختلف وجود دارد پرداخته‌ام اما پيش از توضيح در اين باره، بگذاريد آزمايشي انجام دهيم:

به كمپاني سازنده‌ي خودروي خود فكر كنيد، فرقي ندارد كه به يك خودروي آن فكر كنيد يا انباري پر از خودرو. آيا مي‌توانيد به راحتي به ياد بياوريد كه اندازه‌ي لاستيك‌هاي استفاده شده براي توليدات اين شركت چقدر است؟ برخي از شما به راحتي قادريد به اين سوال پاسخ دهيد و برخي از شما قادر نخواهيد بود حتي در اين زمينه حدسي قريب به يقين هم بزنيد.

tire

بسيار خب، بگذاريد كمي اين آزمون را ساده‌تر كنيم. آيا مي‌توانيد برند و مدل لاستيك‌ها را نام ببريد. اگر نتوانستيد به هيچكدام از سوال هاي من درباره ي وسائل نقليه‌ي خود پاسخ دهيد، شايد حداقل اين يكي را بتوانيد: دسته‌بندي لاستيك‌هايي كه براي وسائل نقليه‌ي خود انتخاب مي كنيد از چه دسته‌اي است؟

اين سوال را آخر از همه مطرح كردم؛ زيرا اهميت بيشتري دارد. حال برايتان از انواع لاستيك و تفاوت‌هاي آن‌ها خواهم گفت.

افراد درستكار و باوجدان در كمپاني Tire Rack، دسته‌هاي چندگانه‌اي همچون Extreme Performance Summer و Grand Touring All-Season را پيشنهاد دادند اما تقريبا تمام لاستيك ها را مي توان در قالب يكي از اين چهار رده، دسته بندي كرد: تابستاني، چهارفصل، زمستاني و مخصوص تمام جاده‌ها.

لاستيك‌هاي تابستاني كاملا از اسم آن معلوم است كه براي چه شرايطي به كار مي روند: لاستيك‌هايي براي هواي عالي. آن‌ها براي بيشترين ميزان اصطكاك خشك لاستيك طراحي شده‌اند. تركيبات به كار رفته در آج آن‌ها براي دماهاي بسيار بالا بهينه‌سازي شده است، بنابراين اگر از لاستيك‌هاي تابستاني در هواي سرد استفاده كنيد، متوجه خواهيد شد ميزان كنترل آن‌ها كمتر از حد انتظار شما است؛ حتي اگر جاده كاملا صاف و بدون دست‌انداز باشد.

لاستيك‌هاي چهارفصل كه افراد شكاك به آن‌ها لاستيكهاي «سه فصل» يا «بي فصل» هم مي‌گويند، داراي آج‌هاي عميق‌تر و تركيباتي هستند كه علاوه بر مقاومت نسبت به چسبندگي هواي داغ تابستان، در زمستان هم بسيار مقاوم است. در ايالات متحده، اكثر افراد خودروهايي با لاستيك چهارفصل مي خرند. اين مسئله درباره‌ي كاميون‌هايي پردوام و سنگين و خودروهاي شاسي بلندي هم كه ميزان كارايي آن‌ها در مسيرهاي برون جاده‌اي بيشتر است ديده مي‌شود. 

لاستيك‌هاي زمستاني براي دماهاي زير صفر، جاده‌هاي پوشيده از برف و سطوحي با اصطكاك كم بهينه‌سازي شده‌اند. برخي نشريات خودرو در گذشته نشان داده‌اند كه شما مي توانيد از لاستيك‌هاي زمستاني در زمينه‌ي مسابقه هم استفاده كنيد اما نبايد استفاده از آن‌ها برايتان به يك عادت تبديل شود. نشانه يا آرم يك لاستيك زمستاني خوب بر روي كناره‌هاي آن نقش بسته كه سه كوه مرتفع با دانه‌هاي برف بر روي آن قابل رويت است. سعي كنيد اين نشانه را با لوگوي M + S بر روي ديواره هاي جانبي لاستيك اشتباه نگيريد. نشان كوهستان به معناي آن است كه اين لاستيك براي جاده‌هاي برفي شديد هم استفاده مي‌شود و M + S به اين معنا است كه اين لاستيك تنها مي‌تواند در جاده‌هايي كه برف سبك در آن‌ها باريده يا كمي گلي است به كار آيد.

tire

در نهايت لاستيك‌هاي مخصوص تمام جاده‌ها را داريم كه داراي بندهاي آج بلندتري هستند و بين اين تكه‌ها فاصله‌ي بيشتري وجود دارد و در واقع بهينه‌سازي‌هاي ديگري براي استفاده از مسيرهاي برون جاده‌اي بر روي آن‌ها انجام شده است.

در اينجا يك تفاوت ديگر هم وجود دارد كه بايد به آن اشاره كنم و آن فرق بين لاستيك‌هاي متري و لاستيكهاي LT-متري است. LT يا لاستيك كاميون سبك در واقع انواعي هستند كه براي استفاده در وانت ها (يا كاميونهاي كوچك) و خودروهاي شاسي بلند طراحي شده‌اند. آن‌ها معمولا گران‌تر از لاستيك‌هاي متري عادي بوده و سر و صداي بيشتري نسبت به آن‌ها دارند. بنابراين براي مالكان كاميون‌هاي قديمي و كساني كه مي‌خواهند اين ميان زياد هزينه نكرده و پولي ذخيره كنند، جايگزين كردن لاستيك‌هاي قديمي‌تر LT-متري با لاستيك هاي عادي مسافرتي موثرتر خواهد بود. البته انجام چنين كاري مي‌تواند باعث كاهش ظرفيت باربري يا كاهش امنيت و كنترل خودرو شود، بنابراين اگر مي‌خواهيد يك كاميون استفاده شده يا خودروي شاسي بلند بخريد حتما به لاستيك‌‌هاي آن توجه ويژه‌اي داشته باشيد.

شايد به ندرت درباره ي لاستيك‌ها در تبليغات يك خودروي جديد يا در مجلات ماشين سخني گفته شود اما با اطمينان مي‌توان گفت كه لاستيك‌ها يكي از مهم‌ترين عوامل در نحوه ي راندن و كنترل يك خودرو هستند.

متاسفانه هنوز هم شاهد هستيم كه مالكان خودرو تمايلي به استفاده از لاستيك‌‌هاي با كيفيت ندارند و دركل تمايلي به هزينه كردن براي لاستيك‌هاي خودرويشان ندارند؛ ولي اين قضيه مي‌تواند عواقب جبران‌ناپذيري برايشان به همراه داشته باشد.

اين مسئله من را ياد داستاني مربوط به ۱۵ سال قبل انداخت. براي افتتاحيه‌ي مسابقاتي به Nelson Ledges رفتم و در آنجا يك كاماروي لينگن‌فلتر را ديدم كه از يك تريلي تخليه مي‌شد. اين خودرو داراي چرخ‌هاي بزرگ كرومي از نوع Cragar و لاستيك‌هاي چهارفصل بود. از آ‌ن‌ها پرسيدم: آيا مطمئنيد كه مي خواهيد از اين لاستيك‌ها در اين مسير استفاده كنيد؟ در پاسخ مالك برايم دلايلي را عنوان كرد كه اصلا قانع‌كننده و معقول به نظر نمي‌آمد. به همين دليل تصميم گرفتم به جايگاه خودم براي تمرين بازگردم. وقتي زمان نخستين دور مسابقات در صبح فرا رسيد، كامارو با غرش قدرتمند موتور V8 خود از كنار خودروي بي‌ام‌و 330i من رد شد.

حدود ۳۰ ثانيه بعد، يك دور از Carousel را زديم و ديديم كه همان كامارو از سطح جاده منحرف و بر روي چرخ هاي خود خم شده و رويِ در قسمت كمك راننده خود افتاده و يكبار غلت زده بود و پيشرانه‌اش نزديك بود آتش بگيرد. مي خواهم بگويم كه اين اتفاق مثال خوبي بود از اين كه عدم درك و شناخت و اطلاع كافي از لاستيك‌هايتان مي تواند به مشكلات سنگين و جبران ناپذيري بي‌انجامد.

در پايان متذكر مي‌شوم كه بهترين زمان براي اطلاع از وضعيت لاستيك‌‌ها در فصل بهار است. سعي كنيد عمق آج‌ها، ميزان فشار و وضعيت ظاهري آن‌ها را كامل چك كنيد.»

نظر شما در رابطه با گفته‌هاي جك باروث چيست؟ اهميت لاستيك‌ها را در خودروهاي امروزي چقدر ارزيابي مي‌كنيد؟

به زودي در زوميت مقاله‌اي جهت انواع كلاس‌بندي لاستيك‌ها منتشر خواهيم كرد.

بررسي Apple TV

۲۰ بازديد

بررسي Apple TV

شايد استيو جابز (مدير ارشد اجرايي شركت اپل) تنها كسي است كه در مقابل مردم محصول خود را تنها براي سرگرمي و تفريح معرفي مي كند و درباره آن جوك تعريف كرده و پس از سخنراني نه تنها فروش آن محصول كم نمي شود بلكه بيشتر هم مي شود. Apple TV محصول جديد اپل است كه مثل ديگر محصولات اين شركت طراحي زيبايي دارد و اين بار قيمت اش هم مناسب است.

جالب اينجاست كه استيوجابز دروغ نگفته است Apple TV سرگمي بيش نيست چون تنها مي تواند محتواي ارائه شده توسط Apple را پخش كند و نه چيز بيشتر (البته اين جربان، كمي بيش تغيير كرد زماني كه هكر ها به جان اش افتند و به زودي آن را قادر به پخش تمام فايل هاي تصويري با فرمت هاي مختلف خواهند كرد).

نسخه جديد Apple TV طراحي كوچك تر و زيباتري داشته و قابليت هاي آن نيز بيشتر شده است توسط Apple TV مي توانيد فيلم هاي HD را از آرشيو بزرگ اپل انتخاب و اجاره نماييد (بسياري از عناوين همان روز انتشار فيلم برروي DVD در آرشيو قرار مي گيرند) ويا به تماشاي فيلم و سريال از طريق Netflix بنشينيد. همچنين مي توانيد فايل هاي عكس و موزيك خود در كامپيوتر را برروي HDTV خود ببينيد.

 

Apple TV Ports

اين اولين وسيله اپل است كه مجهز به پورت USB Mini است البته در Apple TV نيز نياز زيادي به آن نيست مگر براي بروزرساني firmware كه به راحتي از طريق WiFi و يا Ethernet قابل انجام است. شايد هدف اپل هم اين بوده كه اين دستگاه راحتر هك شود! البته اپل آنقدر بزرگ است كه بتواند حقوق توليد كننده هاي فرمت هاي مختلف ويديويي و سايت ها به اشتارك گذاري آنها را پرداخت نمايد و امكان دسترسي به محتواي آنها را در وسيله خود اضافه كند.

نسخه جديد Apple TV بسيار شبيه به نسخه قبلي است، حداقل در كارايي و امكانات. شما محدوديت هاي يكساني داريد يعني مجبور هستيد از محصولات اپل و iTune استفاده كنيد ولي از نظر فني پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي كرده است قدرت پردازشگر آن بيشتر شده و اصلا مانند نسخه قبلي داغ نمي كند همچنين جم و جور تر شده و خيلي هم ارزاتر به فروش مي رسد.

Apple TV داراي حافظه 256MB داخلي است اين مقدار از حافظه واقعا كم به نظر مي رسد ولي براي راه اندازي سيستم عامل كوچك آن و پردازش تصوير مناسب به نظر مي رسد و با توجه به افزايش روز افزون قيمت حافظه ها در امريكا اين امكان را به اپل مي دهد تا قيمت Apple TV را پايين نگاه دارد.

نسخه قبلي Apple TV داري يك هاردديسك بود كه گرم مي كرد، سرعت آن پايين بود و ابعاد و اندازه دستگاه را هم بزرگ كرده بود. نسخه جديد Apple TV به يك حافظه فلش 8GB از نوع MLC NAND مجهز است كه سرعت خواندن و نوشتن آن بسيار بالاست و مصرف بسيار كمي هم دارد.

اين دستگاه بسيار كوچك است و مي توان آن را به راحتي حمل كرد، دماي بسيار كمي ايجاد مي كند، تمام پورت هاي ورودي و خروجي مورد نياز را دارد: HDMI, Optical, Ethernet, USB, WIFI  البته شبكه وايرلس آن از 802.11b پشتيباني نمي كند و در نتيجه نمي توان ويديو را از طريق آن انتقال و پخش كرد. همچنين Apple TV بيش از يك رمز عبور را در حافظه خود نگه نمي دارد. 
جهت مشاهده جزئيات بيشتر در مورد مشخصات فني Apple TV به اين آدرس مراجعه نماييد.

 

whatis_gallery_slide320100901

هنوز دكمه خاموش و روشن براي كنترل از راه دور دستگاه تعبيه نشده است در حاليكه Apple TV بعنوان يك وسيله خانگي به شمار مي رود البته خاموش و روشن كردن از طريق سئويچ فيزيكي برروي خود دستگاه براي انجمن Jailbreak خوشايند تر است چون آن را راحت تر ريبوت مي كند.

سرعت بوت شدن دستگاه نسبت به نسخه قبلي بسيار سريعتر شده است زماني كه دستگاه را روشن مي كنيد لوگوي اپل را براي چند ثانيه روي صفحه مشاهده مي كنيد سپس يك صفحه سياه و بلافاصله منوي دستگاه دردسترس قرار مي گيرد.

كنترل از راه دور دستگاه بسيار زيبا طراحي شده ولي زماني كه مي خواهيد تنظيمات شبكه بي سيم و يا مشخصات ورود به Netflix را وارد نماييد كاركردن با آن بسيار مشكل است. در كل وارد كردن متون شبيه به آدرس پست الكترونيكي و يا رمز ورود با آن بسيار زجر آور است. البته راه حل آن اين است كه توسط iPad, iPod Touch و يا iPhone خود به صورت بي سيم آن را هدايت كنيد و از صفحه كليد يكي از آنها براي وارد نمودن اطلاعات استفاده نماييد.

تيم Jailbreak كه iPhone, iPad و iPod را هك كرده است اين بار در حال هك كردن Apple TV است در حال حاضر Apple TV حداكثر تصاوير 720p را پخش مي كند ولي ممكن است پس از Jailbreak توانايي پخش تصاوير 1080p را نيز داشته باشد، همچنين در حال حاضر فرمت هاي ويديويي محدودي را پخش مي كند. با توجه به شباهت بسيار زياد firmware اپل تي وي با iPhone انتظار مي رود به زودي نسخه Jailbreak آن منتشر گردد.

كوچكترين iPod سخنگو با قيمت

۲۳ بازديد

كوچكترين iPod سخنگو با قيمت

شركت اپل به تازگي  iPod Shuffle جديد خود با طراحي متفاوتي را معرفي كرد. اين iPod خلاقيت جديد اپل كه فناوري VoiceOver نام دارد را شامل ميشود. با اين فناوري شما قادر خواهيد بود آهنگ هاي مورد علاقه خود را بدون حتي نگاه كردن به iPod پيدا كرده و در PlayList ها به راحتي گردش كنيد. چراكه iPod Shuffle هم نام آهنگ را براي شما ميخواند و هم نام فولدر يا Playlist كه آهنگ در آن بخش است. نگران وضعيت باتري ان هم نباشيد. آيپاد هر لحظه به شما خبر خواهد داد باتري در چه وضعيتي است.

كافي است يك بار دكمه اي كه در عكس زير نشان داده شده را كليك كنيد تا نام آهنگ را بشنويد، دكمه را نگه داريد تا نام PlayList را بشنويد، و دو بار كليك كنيد تا از عمر باتري مطلع شويد.

voiceover_button20100901

 

iPod Shuffle  يك كاور تمام آلمينيوم دارد كه يه گيره كوچك نيز در پشت آن نصب شده تا به راحتي iPod خود را بپوشيد! اين كاور آلمينيومي در 5 رنگ درخشان نقره اي، آبي، سبز، نارنجي و صورتي خودنمايي ميكند. iPod Shuffle داراي 50% عمر باتري بيشتري نسبت به مدل قبل است كه باعث ميشود توانايي اجراي 15 ساعت موزيك را با يك شار‍‍ژ‍ داشته باشد. اين دستگاه 49 دلاري 2 گيگ حافظه داخلي دارد.

 

colors

 

استيو جابز عقيده دارد با قابليت صدا زدن نام موزيك، وجود بدنه آلمينيومي و قيمت 49 دلاري، اين دستگاه يكي از بهترين گزينه هايي خواهد بود كه هر شخص براي تهيه Music Player در ليست خريدش قرار خواهد داد.

زوم‌اپ: مبارزه با زامبي‌ ها در بازي Stupid Zombies 2

۹۳ بازديد

زوم‌اپ: مبارزه با زامبي‌ ها در بازي Stupid Zombies 2

معمولا زامبي‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند. زامبي‌هاي كند و تنبل كه نمونه‌اش را در بازي Plant Vs Zombies مشاهده كرده‌ايد و نمونه‌ي ديگر زامبي‌هاي پرجنب و جوش و سرعتي كه در بازي‌هايي نظير Resident Evil 4 (و نسخه‌هاي بعد آن) وجود دارند. در اين بازي اما زامبي‌ها، ساكن هستند و به سمت شما حركت نمي‌كنند كه شايد به همين دليل نيز اسم بازي "زامبي‌هاي احمق" است. به عبارت ديگر در اين بازي خطري شما را تهديد نمي‌كند و تنها دغدغه‌ي شما، كشتن زامبي‌ها خواهد بود و هرچه اين امر با تعداد تير كمتري به سرانجام رسد، ستاره‌هاي دريافتي شما نيز براي هر مرحله افزايش خواهد يافت. در اين بازي شما دو كاراكتر مختلف مرد و زن در اختيار داريد كه هيچ تفاوتي در قدرت‌ها و امكاناتي كه در اختيارتان قرار مي‌دهند ندارند. شيوه‌ي انجام بازي نيز به اين صورت است كه در هر مرحله شما و چند زامبي در نواحي مختلف قرار گرفته‌ايد و بدون آنكه از جاي خود تكان بخوريد، بايد با نشانه‌گيري‌هاي هدفمند، تمام زامبي‌ها را از بين ببريد. البته اين موضوع آسان نخواهد بود چرا كه در هر مرحله تعداد محدودي تير در اختيار داريد كه بايد تنها با همين تعداد، تمام زامبي‌ها را از پا در بياوريد تا به مرحله‌ي بعدي راه يابيد. تنها امري كه بايد مورد توجه خود قرار دهيد انتخاب بهترين زاويه‌ي تير‌اندازي است كه بعد از گذر از چند مرحله، مهارت شما در اين زمينه افزايش خواهد يافت.

stupidzom2

با وجود آنكه در مراحل ابتدايي با زامبي‌هايي بي‌خطر سروكار داريد، با رسيدن به مراحل انتهايي، زامبي‌هايي كه داراي سلاح‌هاي مختلف هستند و با يك تير ازبين نمي‌روند نيز به بازي اضافه خواهند شد تا كار شما را براي گذر اين مراحل سخت‌تر كنند. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد در اين بازي 600 مرحله‌ي مختلف وجود دارد كه تعداد بسيار بالايي براي يك بازي به حساب مي‌آيد به طوري كه تمام كردن آن ممكن است چند ماه به طول بينجامد. گرافيك روان و دلنشين بازي، موسيقي متن هيجان انگيز و بعضا خنده‌دار، حجم مناسب و گيم‌پلي عالي از ديگر ويژگي‌هاي Stupid Zombies 2 هستند. اين بازي براي سيستم‌عامل‌هاي موبايل از جمله اندرويد و آي‌او‌اس، و همچنين براي كامپيوتر(ويندوز 8) نيز منتشر شده است كه از لينك‌هاي زير مي‌توانيد آنها را دريافت كنيد.

زوم‌اَپ: aa، يك بازي ساده اما ديوانه‌كننده

۲۷ بازديد

شايد بهترين مثال براي اين مورد را بتوان Flappy Bird در نظر گرفت. يك بازي دو بعدي ساده كه شايد هيچ‌كس فكرش را نمي‌كرد كه به يكي از محبوب‌رين بازي‌هاي موبايل تبديل شود. گرافيك پيكسلي و دوبعدي بازي كه حجمي كمتر از يك مگابايت دارد، توانست محبوبيتي بيش از بازي‌هاي پرهزينه و بزرگي مانند NFS MostWanted را ايجاد كند.  Flappy Bird نيز بار ديگر ثابت كرد كه ايده‌ي يك بازي، فوق‌العاده مهم‌تر از پردازش آن است. امري كه اين روزها اكثر شركت‌هاي بازيسازي به آن توجه خاصي ندارند و اولويت اول آن‌ها ساخت محيطي گرافيكي كه چشم را خيره كند شده است.

aa2

aa نام يك بازي ساده ديگر است كه حتي از فلپي‌برد نيز ساده‌تر و خلوت ‌تر طراحي شده است. در اين بازي چيزي جز يك دايره‌ي بزرگ، چند خط و چند توپ كوچك مشاهده نخواهيد كرد. اما عجله نكنيد. همين چند آيتم كوچك ساعت‌ها شما را درگير خود مي‌كنند. در اين بازي يك دايره در مركز تصوير در حال چرخش است كه چند توپ كوچكتر به آن متصل شده‌اند (به نوعي شبيه به پيوندهاي مولكولي). شما در هر مرحله وظيفه داريد تا تعداد توپي كه در اختيار داريد را به سمت اين دايره‌ي چرخان پرتاب كنيد تا به آن متصل شود و البته بايد دقت كنيد كه اين توپ‌هاي جديد، به توپ‌هايي كه از قبل به دايره‌ي چرخان متصل بوده‌اند برخورد نكند. در صورت برخورد بازي تمام خواهد شد.

بر خلاف بازي Flappy Bird كه يك مسير بي‌انتها را در بر داشت و به نوعي يك بازي ركوردي به حساب مي‌آمد، بازي aa داراي مراحل مختلف است به طوري كه بعد از اتمام اتصال موفق تمام توپ‌ها به دايره ي چرخان، به مرحله‌ي بعد خواهيد رفت. در ابتدا ممكن است چند مرحله‌ي اول براي شما ساده باشد. اما به مرور با زياد شدن توپ‌ها، متغير شدن سرعت دايره‌ي چرخان، تغيير جهت ناگهاني دايره و مواردي از اين دست، كار سخت‌تر خواهد شد به طوري كه شايد كار هركسي نباشد كه از مرحله‌ي 20 عبور كند. سازنده‌ي اين بازي، نسخه‌هاي مختلفي را از اين بازي با عناوين "uu" "rr" و... نيز منتشر كرده است با اين حال بيشترين توجهي كه به اين بازي شده است مربوط به همين نسخه‌اي است كه به معرفي آن پرداختيم. براي دانلود اين بازي از لينك‌هاي زير استفاده كنيد.

كدام توليدكننده بهترين هارد درايو را توليد مي‌كند؟

۲۲ بازديد

كدام توليدكننده بهترين هارد درايو را توليد مي‌كند؟

كدام توليدكننده بهترين هارد درايو را توليد مي‌كند؟ اين عبارت، سوالي جاودانه است كه اغلب خريداران در زمان انتخاب هارد درايو مورد نظر خود مي‌پرسند. شايد پاسخ چنين سوالي نزد كمپاني‌هايي نظير Backblaze باشد كه يك كمپاني فعال در زمينه‌ي ارائه‌ي سرويس پشتيبان‌گيري آنلاين است. اين كمپاني در حال حاضر بيش از ۴۱٫۰۰۰ هارد درايو در اختيار دارد و گزارش ۲۰۱۵ اين كمپاني مي‌تواند كمك بزرگي به خريداران هارد درايو باشد.

مطمئنا گزارش‌ها و اطلاعات منتشر شده توسط كمپاني‌هاي نظير Backblaze مي‌تواند در مورد خريد هارد درايو بسيار ياري كننده باشد، چراكه اين كمپاني سالانه چندين هزار هارد درايو مورد استفاده قرار مي‌دهد و براساس آمار منتشر شده اين كمپاني در حال حاضر بيش از ۴۱٫۰۰۰ هارد درايو در اختيار دارد. يقينا بك‌بليز گزينه‌هايي را براي خريد انتخاب مي‌كند كه پايداري بالايي داشته باشند، چراكه در صورت معيوب شدن هارد درايو، بيرون آوردن، قرار دادن و راه‌اندازي يك آرايه‌ي رِيد شده امري وقت‌گير است.

اما هارد درايو‌هاي كدام توليدكننده بيش از سايرين مقاومت داشته و مي‌تواند براي مدت طولاني‌تري كار كند؟

كدام توليدكننده بهترين هارد درايو را توليد مي‌كند؟

 براي يافتن پاسخ اين سوال بهتر است نگاهي به اعداد و ارقام اعلام شده توسط بك‌بليز داشته باشيم. اين كمپاني داده‌هاي خود را براساس دو فاكتور تقسيم‌بندي كرده است: توليد كننده و نوع خاص هارد درايو. اطلاعات ارائه شده توسط اين كمپاني در نگاه اول بسيار پيچيده و غيرقابل درك است، اما در ادامه اين داده‌ها را موشكافي خواهيم كرد.

در پايان ماه دسامبر سال ۲۰۱۴ ميلادي، بك‌بليز ۱۵٫۵۲۸ هارددرايو سيگيت، ۲۲٫۹۰۲ هارددرايو از هيتاچي، ۱٫۱۷۴ هارددرايو از وسترن ديجيتال و ۴۷ هارددرايو از توشيبا را در اختيار داشته است. تمامي اين درايو‌ها از نظر عمر مصرف با يكديگر برابر نبوده و هر يك در زمان‌هاي متفاوتي آغاز به كار كرده‌اند، اما اغلب نمونه‌هاي چهار ترابايتي و شماري از نمونه‌هاي ۶ ترابايتي مورد استفاده از سال ۲۰۱۳ آغاز به كار كرده‌اند.

بك‌بليز براي خريد هارددرايوهاي خود از قانون خاصي تبعيت مي‌كند و اين قانون دريافت بيشترين ظرفيت ممكن در برابر پول پرداختي است. عمر و ماندگاري هارددرايوهاي خريداري شده در رتبه‌ي دوم قرار دارد. در پنج سال اخير محصولات كمپاني‌ سيگيت و توشيبا از نظر ميزان ظرفيت در برابر پول پرداخت شده بهترين گزينه‌ي ممكن براي خريد بوده‌اند. محصولاتي نظير وسترن ديجيتال رِد و توشيبا DT01ACA اخيرا در صف هارد درايوهايي قرار گرفته‌اند كه از نظر صرفه‌‌ي اقتصادي مناسب هستند.

BB 1

همانطور كه در تصوير فوق مشاهده مي‌كنيد، هارد درايورهاي هيتاچي در مقايسه با ساير محصولات از پايداري بالاتري برخوردار هستند. اگرچه در بين هارد‌هاي هيتاچي مورد استفاده توسط بك‌بليز مي‌توان نمونه‌هايي را يافت كه عمري بالاتر از هفت سال دارند، اما درصد خرابي اين هارد‌ها در سال تنها دو درصد است. در مورد هارددرايو‌هاي چهار ترابايتي هيتاچي بايد به اين نكته اشاره كرده كه وضعيت اين نمونه‌ها از ساير محصولات كمپاني بهتر است. اطلاعات ارائه شده حاكي از آن است كه تنها ۱.۴ درصد از هارد درايو‌هاي چهار ترابايتي هيتاچي در سال از كار مي‌افتند.

وسترن ديجيتال در مقايسه با هيتاچي وضعيت بدي دارد. هاردهاي سه ترابايتي موسوم به Red اين كمپاني پس از سه سال كار، ۷.۶ درصد خرابي داشته‌اند كه هرچند آمار چندان درخشاني نيست، اما مي‌توان اين آمار را رضايت بخش خواند.

هاردهاي سه ترابايتي سيگيت فاجعه‌بار به نظر مي‌رسند، چراكه بك‌بليز تقريبا در حدود ۴۰ درصد از درايو‌هاي سه ترابايتي متعلق به سيگيت را تعويض كرده است. آمار مربوط به سال ۲۰۱۳ براي هاردهاي سه ترابايتي سيگيت تنها نشان از خراب شدن ۹.۶ درصدي آن‌ها دارد. در مورد هاردهاي چهار ترابايتي وضعيت براي سيگيت كاملا متفاوت است، چراكه ميزان خراب شدن اين هاردها در سال گذشته ۲.۶ درصد بوده است.

BB 2

كداميك از هاردها با دوام‌ترين محصول توليد شده است؟

 در صورتي كه به دنبال خريد يك هارد درايو هستيد، پس بهتر است از انواع هاردها با ظرفيت سه ترابايت دوري كنيد. با توجه به آمارهاي ارائه شده توسط بك‌بليز، انتخاب هارد با ظرفيت چهار ترابايت عاقلانه‌تر است. در ميان برند‌هاي مختلف نيز مي‌توان به سيگيت و هيتاچي اشاره كرد كه قابليت‌هاي خود را نمايش داده‌اند.

اگر همچنان براي خريد يك نمونه‌ي سه ترابايتي اصرار داشته باشيد، پس GST Deskstar 5K3000 از هيتاچي يكي از بهترين گزينه‌‌هاي موجود در بازار است. البته بايد به اين نكته اشاره كرد كه اين نمونه در مقايسه با ساير هاردهاي سه ترابايتي موجود در بازار قيمت بالاتري دارد، اما با خريد اين هارد مي‌توان مطمئن بود كه به احتمال ۹۷ تا ۹۸ درصد هاردتان در سه سال آينده با مشكل خاصي روبرو نخواهد شد. در ميان هارد درايو‌هاي چهار ترابايتي مي‌توان به Deskstar 5K4000 از هيتاچي اشاره كرد. از جمله‌ي محصولاتي كه سيگيت توليد كرده و پايداري بسيار پاييني دارند، بايد به 3TB 7200.14 اشاره كرد. اما در اين بين 4TB 7200.15 را بايد يكي از بهترين گزينه‌هاي موجود در بازار خواند.

بك‌بليز به اين نكته اشاره كرده كه شماري از هارددراو‌ها نظير نمونه‌ي سه ترابايتي وسترن ديجيتال و همچنين نمونه‌ي LP 2TB از سيگيت به محض قرار گرفتن در محل خود با مشكلاتي روبرو شده‌ و پيام‌هاي خطاي متعددي را ايجاد كرده‌اند. به نظر كارشناسان اين كمپاني ايجاد لرزش توسط تعداد كثيري هارد ديسك در سرور‌هاي اين كمپاني دليل اصلي از كار افتادن هاردهاي اين دوكمپاني است.

سامسونگ، توشيبا، نمونه‌هاي ۶ ترابايتي و بيشتر

متاسفانه بك‌بليز اطلاعاتي را در مورد عملكرد هارد درايوهايي نظير توشيبا و سامسونگ ارائه نكرده است. از سويي ديگر با توجه به اينكه سيگيت بخش تولد هارددرايو‌هاي سامسونگ را در سال ۲۰۱۱ مال خود كرد، از اين‌رو نمي‌توان در مورد مقاومت و پايداري هارد‌هاي توليدي اين كمپاني پيش از رفتن به زير پرچم سيگيت و پس از آن اظهار نظر كرد. توشيبا و فوجيتسو در حدود ۱۰ درصد از بازار را در اختيار دارند، اما با توجه به اينكه بك‌بليز از اين محصولات استفاده نكرده، از اين‌رو اطلاعاتي نيز در مورد كاركرد آنها در دست نيست.

همچنين اين كمپاني در مورد درايو‌هاي ۶ ترابايتي نيز اطلاعاتي را ارائه نداده، اما مطمئنا در گزارش سال آينده شاهد اطلاعاتي در خصوص عملكرد اين نوع هاردها خواهيم بود.

سامسونگ از كارت حافظه هاي سريع PRO Plus و EVO Plus رونمايي كرد

۷۰ بازديد

سامسونگ از كارت حافظه هاي سريع PRO Plus و EVO Plus رونمايي كرد

سامسونگ محصولات ديجيتالي مختلفي توليد مي‌كند كه حافظه‌هاي ذخيره سازي فلش و كارت حافظه نيز جزو آن‌ها است. اين شركت اخيرا كارت حافظه‌هاي PRO Plus و EVO Plus را معرفي كرده كه از سرعت خواندن و نوشتن بالايي برخوردار هستند.

اگرچه كارت‌ حافظه‌هاي SD و ميكرو SD جديد سامسونگ از سرعت بالاي خواندن و نوشتن برخوردار هستند اما نمي‌توان آن‌ها را در پرچمداران جديد اين كمپاني يعني گوشي‌هاي گلكسي اس ۶ و گلكسي اس ۶ اج به كار برد.

كارت حافظه‌هاي جديد سامسونگ PRO Plus و EVO Plus نام دارند؛ PRO Plus در فضاي ذخيره‌سازي ۳۲ گيگا بايت و ۶۴ گيگا بايت عرضه مي‌شود و از سرعت خواندن ۹۵ مگا بايت در ثانيه و سرعت نوشتن ۹۰ مگا بايت در ثانيه برخوردار هستند. كارت‌هاي حافظه EVO Plus نسبتا داراي سرعت كمي در مقايسه با PRO Plus هستند، اين كارت‌ها از سرعت خواندن حداكثر ۸۰ مگا بايت در ثانيه و سرعت نوشتن ۲۰ مگا بايت در ثانيه برخوردار هستند. كارت‌هاي حافظه EVO Plus با ظرفيت‌هاي ۳۲ گيگا بايت تا ۱۲۸ گيگا بايت عرضه مي‌شوند.

سن ديسك حافظه SSD جديدي با ظرفيتي معادل هاردديسك معرفي كرد

۲۴ بازديد

سن ديسك حافظه SSD جديدي با ظرفيتي معادل هاردديسك معرفي كرد

شركت سن ديسك حافظه‌ي جديد SSD با نام Z400s توليد كرده كه قرار است آن را به بازار كامپيوتر عرضه كند؛ سن ديسك هدف از توليد اين حافظه‌ها را فضاي كم در مقابل قيمتي مقرون به صرفه اعلام كرده است. بعلاوه اين حافظه‌ها در بازار سيستم‌هاي تعبيه شده كه شامل دستگاه‌هاي امضاي ديجيتال و دستگاه‌هاي فروش و نظارت هستند نيز كاربرد دارد.

در حال حاضر دستگاه‌هاي تعبيه شده حافظه‌هاي هارد درايو را به همراه دارند زيرا ارتقا به حافظه‌هاي SSD كمي پيچيده و گران بوده و اين حافظه‌ها تا به حال توجه توليد كنندگان دستگاه‌هاي تعبيه شده را به خود جلب نكرده است. بيشتر دستگاه‌هاي تعبيه شده اغلب تنها يك كليد عملياتي دارند و اين هم دليلي است كه اين دستگاه‌ها به استفاده از SSD روي نياورده‌اند؛ اين حافظه‌ها معمولا قيمتي رقابتي با هارد درايو‌ها دارند. از آنجا كه قطعات دستگاه‌هاي تعبيه شده معمولا به ظرفيتي بيش از ده گيگابايت نياز دارند، سن ديسك حافظه‌ي جديد خود را در ظرفيت‌هاي ۳۲ تا ۲۵۶ گيگابايت و در مدل‌هاي M.2 و mSATA ارائه مي‌كند. دليل اينكه سن ديسك حافظه‌هاي جديد خود را در ظرفيت‌هاي بسيار بالا ارائه نمي‌كند اين است كه در حال حاضر ميانگين ظرفيت حافظه‌هاي SSD كمتر از ۲۵۶ گيگابايت است و به طور دقيق اين ميانگين را ۱۸۰ گيگابايت اعلام كرده است.سن ديسك از عرضه‌ي حافظه‌ي Z400s قصد دارد تا آن‌ها جايگزيني براي هارد درايوها باشند و قيمت‌ آن‌ها را به شرح زير اعلام كرده است: 

Z400s1 575px

طبق معمول، سن ديسك كنترلرهايي را در حافظه‌ي Z400s تعبيه نكرده است اما بر اساس سابقه‌ي اين شركت، احتمالا اين حافظه با چهار كانال Marvell silicon مجهز شده است. البته جاي هيچ تعجبي نيست كه استفاده از Silicon Motion يا كنترلر JMicron باعث كاهش هزينه‌ها خواهد بود. البته قيمت كنترلر Marvell در مقايسه با ديگر كنترلرها گران‌تر است. در حال حاضر Z400s، اولين حافظه‌ي سن ديسك و اولين حافظه‌ي جهان است كه داراي ليتوگرافي ۱۵ نانومتري NAND است، به احتمال زياد ساخت اين حافظه با چنين ليتوگرافي زمان زيادي را دربر گرفته است. در كل تعداد حافظه‌هايي با ليتوگرافي ۱۵ نانو متري در كل جهان انگشت شمار است، اما احتمالا در آينده‌اي نزديك توليد چنين حافظه‌هايي افزايش خواهد يافت.

Z400s2 575px

در حال حاضر حافظه‌ي Z400s توسط تعداد كمي از توليدكنندگان سيستم‌هاي تعبيه شده مانند NUC اينتل و Brix گيگابايت سفارش داده شده است. اين حافظه‌ در بازار سيستم‌هاي تعبيه شده متمركز شده و سن ديسك قصد عرضه‌ي آن را براي مصارف صنعتي ندارد. در حالي كه اين حافظه تا حدودي بازار را محدود مي‌كند اما تعداد بسياري از دستگاه‌ها از وجود اين حافظه بهره برده و به عملكردهاي خود سرعت خواهند بخشيد. از آنجا كه سن ديسك تنها سازنده‌ي مجاز به توليد حافظه‌هاي SSD است، به همين دليل بسيار طبيعي است كه تنها بازار سيستم‌هاي تعبيه شده را مورد هدف قرار دهد.

توليد انبوه حافظه‌هاي Z400s از ماه آينده آغاز شده و از تابستان سال جاري روانه‌ي بازار خواهد شد. در حال حاضر سن ديسك هيچ اطلاعاتي مبني بر قيمت اين حافظه‌ها عرضه نكرده اما احتمال مي‌رود قيمتي معادل هارد درايو‌هاي معمولي موجود در بازار را داشته باشد.

ظهور ماشين‌هاي خودآگاه؛ فرصت يا تهديد؟

۲۹ بازديد

ظهور ماشين‌هاي خودآگاه؛ فرصت يا تهديد؟

زامبي‌ها و آدم‌هاي فضايي تهديدي واقعي براي گونه‌ي ما نيستند. در واقع فقط يكي از كاراكترهاي شرور فيلم‌هاي سينمايي است كه حضورش در دنياي واقعي ما را نگران مي‌كند: ربات‌ آگاه. مشخص نيست چه زماني پاي آن‌ها به زندگي ما بازخواهد شد. اما بياييد لحظه‌اي به آن‌ها فكر كنيم. دنيا با وجود آن‌ها به چه شكل خواهد بود؟ بگذاريد سؤالي اساسي‌تر مطرح كنم. جاي ما در چنين جهاني كجا خواهد بود؟ آيا اساسا جايي براي ما باقي خواهد ماند؟

اخيرا پژوهش‌هاي هوش مصنوعي انقلابي جديد را پشت سر گذارده‌اند. در حال حاضر سيستم‌هاي مبتني بر هوش مصنوعي در بازي‌هايي مانند شطرنج و گو، بهتر از انسان‌ها عمل مي‌كنند، مي‌توانند چهره‌ها را تشخيص دهند و رانندگي امني انجام دهند. بااين‌حال، بيشتر پژوهشگران مي‌گويند كه ماشين‌هاي آگاه، ماشين‌هايي كه فقط برنامه‌هاي نوشته‌شده را اجرا نمي‌كنند؛ بلكه احساس دارند و خودآگاه هستند، دهه‌ها با واقعيت يافتن فاصله دارند. آن‌ها كه چنين عقيده‌اي دارند، اين‌گونه استدلال مي‌كنند كه پژوهشگران بايد هوشي عمومي، ماشيني با همه‌ي توانايي‌هاي ذكرشده در بالا و قابليت يادگيري بسازند. در اينجا خواهد بود كه هوش مصنوعي به سطحي از پيچيدگي كه براي آگاهي نياز است، خواهد رسيد.

واضح است كه افرادي مخالف اين استدلال هستند. جاستين هارت، دانشمند رايانه در دانشگاه تگزاس، مي‌گويد:

مردم بر اين باورند كه خودآگاهي نقطه‌ي پايان پژوهش‌هاي هوش مصنوعي است و زماني رخ خواهد داد كه ديگر هيچ پروژه‌ي علمي ديگري باقي نمانده باشد.

او و ديگر پژوهشگران در حال ساخت ماشين‌هايي با ذهن‌هاي اوليه هستند. يكي از ربات‌هاي آن‌ها مانند بچه‌اي تازه متولدشده، تقلا مي‌كند تا بدنش را درك كند. يكي ديگر از ربات‌ها در مورد چيزهايي كه مي‌بيند، لغات نامفهوم به زبان مي‌آورد و اگر او را بزنيد گريه مي‌كند. يكي ديگر از اين ربات‌ها به‌گونه‌اي تنظيم شده است كه جهاني مختص خودش را كشف كند.

هيچ كس ادعا نمي‌كند كه ربات‌ها تجربه‌ي دروني غني‌ دارند. آن‌ها از طبقاتي كه جارو كرده‌اند احساس غرور نمي‌كنند يا جريان ۱۲۰ ولت به آن‌ها احساس لذت نمي‌دهد. اما اكنون ربات‌ها مي‌توانند برخي كيفيت‌هاي مشابه مغز انسان، مانند همدلي، انطباق‌پذيري و تفكر را از خود نشان دهند.

پژوهشگران اين مخلوقات سايبري را از اين جهت طراحي مي‌كنند كه نقص‌هاي سيستم‌هاي مبتني بر يادگيري ماشين را تصحيح كنند. اين سيستم‌ها قدرتمند اما مبهم هستند. مبناي كار آن‌ها، ارتباط دادن ورودي به خروجي است؛ درست مانند آزمون‌هايي كه در آن گزينه‌هاي موجود در ستون آ را به گزينه‌هاي مناسب آن‌ها در ستون ب متصل مي‌كنيد. اساسا سيستم‌هاي هوش مصنوعي اين ارتباط‌ها را در حافظه‌ي خود ذخيره مي‌كنند. هيچ منطق عميق‌تري در پس پاسخ‌هاي آن‌ها وجود ندارد و مشكل دقيقا همين‌جا است.

از سوي ديگر، خواندن ذهن انسان‌ها و پيش‌بيني آن‌ها دشوار است. ما زمان قابل توجهي را صرف تحليل خودمان و ديگران مي‌كنيم؛ امري كه نقش اصلي ذهن خودآگاه ما محسوب مي‌شود. اگر ماشين‌ها ذهن داشته باشند، نفوذناپذير نخواهند بود. ما مي‌توانيم به‌سادگي از آن‌ها دليل انجام كارهايشان را بپرسيم.

سلمر برينگجرد، پژوهشگر هوش مصنوعي در انستيتوي پلي‌تكنيك رنسلير در تروي-نيويورك، مي‌گويد:

اگر مي‌توانستيم به بخشي از ساختار خودآگاهي دست پيدا كنيم، ظرفيت‌هاي بسيار خوبي توليد مي‌شد.

داستان‌هاي علمي تخيلي ما را از ربات‌هايي كه مي‌توانند حس كنند، ترسانده‌اند. اما شايد اين ربات‌هاي بدون ذهن هستند كه بايد از آن‌ها هراسان باشيم؛ شايد ربات‌هاي خودآگاه متحدان ما باشند.

Ai

نمايشگاه جهاني رباتيك، مادريد ۲۰۱۶. كودكان در حال برقراري ارتباط با پپر (ربات انسان‌نما) هستند كه توسط آلداباران رباتيك (شركت رباتيك فرانسوي) توسعه داده شده است.

ربات‌ها در جستجوي خودشناسي

امروزه، خودرو‌هاي خودران به پيشرفته‌ترين سيستم‌هاي هوش مصنوعي مجهز هستند. آن‌ها با توجه به ديتاي رادار و ليزر و وارد كردن آن‌ها در الگوريتم‌ها، تصميم مي‌گيرند چه هنگام ترمز كنند و چه هنگام جهت حركت خود را عوض كنند. اما رانندگي بيشتر به تشخيص حركات ديگر راننده‌ها و واكنش دفاعي به آن‌ها مربوط است؛ عملكردهايي كه به آگاهي ربط دارند.

پل ورشور، عصب‌شناس دانشگاه بارسلونا، مي‌گويد:

خودرو‌هاي خودران بايد ذهن ديگر خودروهاي خودران را بخوانند تا بفهمند آن‌ها چه مي‌خواهند كنند.

هاد ليپسون، استاد دانشگاه كلمبيا و يونگ جونگ كيم، در دانشگاه سجونگ سئول، رباتي ساخته‌اند كه يك راننده‌ي بي‌ملاحظه است. اين ربات دايره‌اي كوچك، در مسيري دايره‌اي با منطق خودش حركت مي‌كند. ربات دوم به‌گونه‌اي تنظيم مي‌شود كه بتواند مسير حركت ربات اول را بدون توجه به نقطه‌ي شروع آن رهگيري كند؛ بنابراين ربات دوم نمي‌تواند يك مسير ثابت را ثبت كند. ربات دوم بايد منطق حركتي ربات اول را بفهمد. ليپسون و كيم با استفاده از روندي مشابه تكامل دارويني، يك استراتژي رهگيري ايجاد كردند. ليپسون مي‌گويد:

اين استراتژي بدلي از يك ذهن كنشگر بود. گرچه كامل نيست؛ اما آن‌قدر خوب هست كه بتواند حركت‌هاي بعدي ربات اول را پيش‌بيني كند.

تيم ليپسون يك ربات ديگر هم ساخته است كه مي‌تواند به دركي از بدن خود برسد. اين ماشين عنكبوتي چهارپا ابعاد يك تارانتولا را دارد. وقتي اين ربات روشن مي‌شود، كامپيوتر دروني او هيچ اطلاعاتي در مورد بدنش ندارد. ليپسون مي‌گويد:

اين ماشين نمي‌داند كه موتورهايش چه ترتيبي دارند يا بدنش به چه شكل است.

اما اين ربات مي‌تواند ياد بگيرد. اين ربات هر قسمت از بدنه‌اش را كه بتواند حركت مي‌دهد تا ببيند چه اتفاقي مي‌افتد. براي مثال، ياد مي‌گيرد كه چگونه روشن كردن يك موتور، مفصل يك پا را خم مي‌كند. ليپسون مي‌گويد اين ربات موتورهايش را به‌صورت تصادفي روشن مي‌كند.

چهار روز خسته‌كننده مي‌گذرد و سرانجام ربات مي‌فهمد كه چهار پا دارد و سپس كشف مي‌كند كه چگونه آن‌ها را مكان‌يابي كند و حركت دهد تا از يك طرف اتاق به سمت ديگر برود. ليپسون يكي از موتورها را جدا مي‌كند. ربات متوجه مي‌شود كه اكنون فقط سه پا دارد و كنش‌هاي او منجر به نتيجه‌ي مورد انتظارش نمي‌شود. ليپسون مي‌گويد:

به نحوي اين ربات در مراحل بسيار ابتدايي خودآگاهي قرار دارد.

شايد اين ربات‌هاي بدون ذهن هستند كه بايد از آن‌ها هراسان باشيم؛ شايد ربات‌هاي خودآگاه متحدان ما باشند

ديگر قابليت انسان‌مانندي كه پژوهشگران مايل هستند در هوش مصنوعي قرار دهند، ابتكار است. ماشين‌ها در بازي گو استاد هستند؛ زيرا انسان‌ها آن‌ها را براي حل معماها هدايت كرده‌اند. تعريف كردن صورت مسئله، سخت‌ترين قسمت حل آن است و ربات‌ها از انجام اين كار ناتوان هستند.

ريوتا كاناي، عصب‌شناس و بنيان‌گذار استارت‌آپ آرايا در توكيو، در مقاله‌اي در ژورنال Trends in Cognitive Science، ايجاد انگيزه‌هاي ذاتي در ربات‌ها را بررسي كرده است. او و همكارانش، راننده‌هايي را شبيه‌سازي كردند كه در محيطي مجازي رانندگي مي‌كنند. خودروي آن‌ها به تپه‌اي با شيب زياد مي‌رسد كه بالا رفتن از آن تنها در صورتي ممكن است كه خودرو هل داده شود. تا زماني كه به راننده‌ها فرمان داده نشود كه راهي براي بالا رفتن از تپه پيدا كنند، آن‌ها ساكن در جاي خود باقي مي‌مانند.

تيم كاناي اين راننده‌ها را با عامل كنجكاوي برنامه‌ريزي مي‌كنند. آن‌ها محيط را بررسي كردند، تپه را به‌عنوان يك مشكل تشخيص دادند و فهميدند كه حتي بدون دريافت دستورالعمل، چگونه از آن بالا بروند. كاناي مي‌گويد:

ما به راننده‌ها هدف نداديم. آن‌ها محيط اطراف خود را بررسي مي‌كنند و با پيش‌بيني نتايج كنش خودشان، موقعيت را ارزيابي مي‌كنند.

در واقع به ربات‌ها به‌اندازه‌اي انگيزه ذاتي داده شد كه مسائل را بهتر حل كنند؛ نه آن‌قدر كه تصميم بگيرند از آزمايش خارج شوند. ماشين‌ها مي‌توانند به‌اندازه‌ي انسان‌ها لجوج باشند. جاشوا باخ، پژوهشگر هوش مصنوعي هاروارد، ربات‌هاي مجازي را در محيطي مجازي پر از قارچ‌هاي خوشمزه اما سمي قرار داد. او انتظار داشت آن‌ها ياد بگيرند كه از آن قارچ‌ها دوري كنند؛ اما ربات‌ها مدام در حال خوردن آن قارچ‌هاي سمي بودند. باخ مي‌گويد:

همان‌طور كه انسان‌ها تجربه‌هايشان را دست كم مي‌گيرند، ربات‌ها هم همين‌گونه بودند؛ آن‌ها اصلا توجه نمي‌كردند. قارچ‌ها خيلي خوشمزه بودند و ربات‌ها فقط به همين توجه مي‌كردند.

باخ مجبور شد حس نفرت از قارچ‌ها را به ربات‌ها القا كند. به عبارت ديگر، ربات‌ها بايد ارزش‌ها را ياد بگيرند و نه‌فقط هدف‌ها را.

توجه كردن

علاوه بر خودآگاهي و خودانگيزشي، ديگر عملكرد كليدي آگاهي، توانايي تمركز است. اخيرا «توجه انتخابي» به زمينه‌اي مهم در پژوهش‌هاي هوش مصنوعي تبديل شده است. گوگل ديپ‌مايند كه كامپيوتر بازيكن گو را توسعه داده است، تنها شركتي نيست كه به اين مهم مي‌پردازد.

ai

استنلي فرانكلين، استاد علوم كامپيوتر در دانشگاه ممفيس، مي‌گويد:

آگاهي از فيلترهاي توجه است.

فرانكلين و همكارانش سال گذشته مقاله‌اي در Biology Inspired Cognitive Architectures منتشر كردند. آن‌ها در اين مقاله، پروسه ساخت سيستم هوش مصنوعي‌اي به نام ليدا را بررسي كردند. ليدا مي‌تواند تصميم بگيرد كه در طول يك پروسه‌ي رقابت بر چه چيزهايي تمركز كند. عصب‌شناسي به نام برنارد بارز در دهه‌ي ۸۰ ميلادي، چنين پروسه ساختي را پيشنهاد كرده بود. اين فرايند محرك‌هاي جالبي مانند بلندي صدا، روشنايي يا موارد خارجي را شناسايي مي‌كند و سپس براي برنده شدن مبارزه مي‌كند. وقتي اين فرايند غالب مي‌شود، مشخص مي‌كند چه زماني قدرت ذهني ضعف دارد و طيف وسيعي از عملكردهاي مغز، شامل مشورت و حركت را آگاه مي‌كند. چرخه‌ي ادراك، توجه و اقدام پنج تا ده بار در ثانيه تكرار مي‌شود.

نخستين نسخه‌ي ليدا، يك سرور شغل‌ياب براي نيروي دريايي آمريكا بود. او ايميل‌ها را مي‌خواند، بر اطلاعات مربوطه تمركز مي‌كرد و درعين‌حال علاقه‌مندي‌هاي هر جوياي كار، فراهم بودن فرصت شغلي و الزامات بوروكراسي دولتي را هم در نظر مي‌گرفت.

از آن زمان تاكنون، تيم فرانكلين از اين سيستم براي مدل‌سازي ذهن حيوانات، به‌ويژه تغييرات رفتاري ناشي از تمركز فقط بر يك چيز، استفاده كرده است. به‌عنوان مثال، ليدا درست مانند انسان‌ها پديده‌اي روان‌شناختي به اسم «غفلت عمدي» را نشان مي‌دهد. وقتي چيزي توجه شما را جلب مي‌كند، شما براي نيمي از ثانيه، نسبت به هر چيز ديگري بي‌توجه مي‌شويد. اين نقطه كور شناختي، به عوامل متعددي بستگي دارد و ليدا به همان عوامل، واكنشي انساني نشان مي‌دهد.

پنتي‌ هايكونن، پژوهشگر فنلاندي هوش مصنوعي، با اصول مشابه رباتي به نام XCR-1 ساخته است.‌هايكونن، برخلاف ديگر پژوهشگران كه در مورد ساخته‌هاي خود ادعاهاي ساده‌اي مانند دستيابي به درجاتي از آگاهي دارند، ادعا مي‌كند كه ساخته‌ي او تجربه واقعي ذهني و احساسات اصلي را دارد.

هايكونن ارتعاش را به‌عنوان درد براي ربات تعريف مي‌كند. اين حس، تمامي ورودي‌هاي حسي ديگر را متوقف و تمام توجه ربات را به خود جلب مي‌كند. 

سيستم ياد مي‌گيرد ارتباطاتي مانند نورون‌ها در مغز ما ايجاد كند. اگر ‌هايكونن به ربات يك توپ «سبز» نشان دهد و كلمه‌ي «سبز» را بگويد، ماژول شنوايي و بينايي پاسخ مي‌دهند و ارتباط برقرار مي‌كنند. اگر ‌هايكونن فقط كلمه‌ي «سبز» را بگويد، ماژول شنوايي پاسخ خواهد داد و بر اساس ارتباطي كه قبلا ايجاد شد، ماژول بينايي هم پاسخ خواهد داد. ربات تا زماني كه كلمه را بشنود يا رنگ را ببيند، به اين روند ادامه خواهد داد، حتي اگر به دوري باطل بيانجامد.

عكس اين حالت هم صادق است؛ اگر ربات رنگ «سبز» را ببيند، حتي اگر نام «سبز» گفته نشود، ماژول شنوايي پاسخ خواهد داد. اگر بخواهم خلاصه‌تر بگويم، در واقع ربات گونه‌اي سينستزيا در خود توسعه داده است. سينستزيا به اين معني است كه وقتي يكي از حواس شما فعال مي‌شود، يك حس نامربوط ديگر هم‌زمان و متأثر از آن فعال مي‌شود.

هايكونن مي‌گويد:

اگر ما يك توپ را ببينيم، ممكن است ديدن توپ را به خود بگوييم. در آن زمان ادراك ما به‌گونه‌اي است كه انگار واقعا آن كلمه را شنيده‌ايم. اين اتفاقي است كه براي XCR-1 مي‌افتد.

حال در نظر بگيريد كه ماژول‌ها با نوعي تناقض روبرو شوند. شرايط جالبي پيش خواهد آمد. براي مثال، ماژول بينايي رنگ «سبز» را مي‌بيند؛ اما آنچه ماژول شنوايي مي‌شنود، كلمه «آبي» است. اگر ماژول شنوايي غالب باشد، سيستم به‌عنوان يك كليت، تمام توجه خود را به آنچه مي‌شنود، متمركز مي‌كند و رنگي را كه مي‌بيند، ناديده مي‌انگارد. ربات جرياني بسيار ساده از خودآگاهي دارد كه از ادراكي ايجاد شده است كه لحظه‌به‌لحظه بر آن مستولي مي‌شود: سبز، توپ، آبي و ... وقتي ‌هايكونن ماژول شنوايي را به يك موتور گفتاري متصل مي‌كند، ربات در مورد هرچه مي‌بيند و احساس مي‌كند، مونولوگي بدون توقف ايراد مي‌كند.

هايكونن ارتعاش را به‌عنوان درد براي ربات تعريف مي‌كند. اين حس، تمامي ورودي‌هاي حسي ديگر را متوقف كرده و تمام توجه ربات را به خود جلب مي‌كند. يك بار ‌هايكونن به ربات ضربه زد؛ ربات گفت: «من صدمه ديد.»

هايكونن مي‌گويد:

برخي از مردم به دلايلي با ديدن چنين موردي، احساس ناراحتي مي‌كنند.

او و برخي ديگر از پژوهشگران به آفريده‌هاي خود حسي ندارند. مثلا ورشور بيان مي‌گويد: «من هرگز چنين آدمي نيستم كه رباتي را ببينم و بگويم آخي! ربات بيچاره!»

گونه‌اي جديد

پژوهشگران بر اساس تلاش‌هاي اوليه‌ي خود، ربات‌هايي شبيه‌تر به موجودات زنده مي‌سازند. در طبيعت سيستم‌هاي هوشيار بي‌شماري از جانداران تك‌سلولي و سگ گرفته تا شامپانزه و انسان وجود دارد. پيشرفت تدريجي اين فناوري خوب است؛ زيرا به ما زمان مي‌دهد تا به اين ايده كه روزي، ديگر تنها موجودات پيشرفته روي كره‌ي زمين نخواهيم بود، خو بگيريم.

ai

براي مدت‌زماني طولاني، همراهان مصنوعي ما آسيب‌پذير خواهند بود. در واقع آن‌ها بيشتر شبيه حيوانات دست‌آموز ما هستند تا اينكه تهديدي براي ما باشند. نحوه‌ي رفتار ما با آن‌ها به اين امر وابسته خواهد بود كه آيا آن‌ها را موجوداتي آگاه مي‌دانيم كه مي‌توانند رنج بكشند يا خير.

سوزان اشنايدر، فيلسوفي در دانشگاه كانتيكت است كه پيامدهاي هوش مصنوعي را بررسي مي‌كند. او مي‌گويد:

ما به حيوانات خيلي بها مي‌دهيم، گاهي به همان اندازه كه به انسان‌ها بها مي‌دهيم؛ زيرا بر اساس آگاهي خود مي‌دانيم كه حيوانات هم آگاهي دارند.

در واقع او معتقد است كه ما عمدا از ساخت ماشين‌هاي آگاه خودداري مي‌كنيم تا از معضلات اخلاقي كه پيش مي‌آورد، جلوگيري كنيم.

اشنايدر مي‌گويد:

اگر ما ماشين‌هايي آگاه بسازيم و سپس آن‌ها را مجبور كنيم براي ما كار كنند؛ اين كار چيزي جز برده‌داري نيست. به همين ترتيب، اگر به ربات‌هاي پيشرفته، ادراك ندهيم، تهديد احتمالي آن‌ها براي بشريت بدتر خواهد شد؛ چرا كه آن‌ها هيچ دليل خاصي نمي‌يابند تا ما را شناسايي كنند و براي ما ارزش قائل شوند.

اين ماشين‌ها، قابليت حل مسئله‌ي ما را به بسيار گسترش خواهند داد؛ اما هر چيزي يك مسئله‌ي حل كردني نيست. تنها واكنشي كه ربات‌ها مي‌توانند به تجربه‌ي آگاهانه داشته باشند، لذت بردن از آن است. آن‌ها با محدوده گسترده‌تري از ادراك حسي، چيزهايي را خواهند ديد كه مردم باور نمي‌كنند. ليپسون مي‌گويد:

من فكر نمي‌كنم گونه‌هاي رباتي آينده، بي‌روح و سرد باشند؛ آن‌ها احتمالا موسيقي و شعر خواهند داشت كه ما هرگز درك نخواهيم كرد.

چگونه اپل صداي انساني‌تري براي سيري طراحي كرد

۲۴ بازديد

چگونه اپل صداي انساني‌تري براي سيري طراحي كرد

سيري، الكسا، كورتانا، گوگل اسيستنت و ديگر دستيارهاي صوتي مجازي با اينكه هنوز در مراحل ابتدايي تكامل خود به‌ سر مي‌برند، اما امروزه نقش زيادي در زندگي‌ روزمره‌ي ما بازي مي‌كنند. آن‌ها در گوشي‌هاي موبايل ما، اسپيكر‌هاي هوشمند، پلتفرم‌هاي اينترنت اشياء و ... حضور فعالي دارند و انجام امور مختلف را براي ما آسان مي‌كنند. در اين ميان سيري، دستيار صوتي كهنه‌كار اپل در نسخه‌ي بعدي سيستم عامل موبايل اين شركت يعني آي‌اواس ۱۱، با بهبودهاي فراواني به‌روزرساني شده است. سيري جديد تا چند هفته‌ي آينده، به همراه نسخه‌ي نهايي آي‌اواس ۱۱ و آيفون ۸ به‌صورت رسمي در اختيار كاربران قرار خواهد گرفت. به همين مناسبت ديويد پيرس، نويسنده‌ي ستون فناوري وب‌سايت وايرد، به سراغ مديران ارشد اپل و در راس آن‌ها الكس ايسرو رفته و از آن‌ها درباره‌ي رازهاي ناگفته درباره‌ي تكامل سيري پرسش‌هاي قابل تأملي كرده است. حاصل اين پرسش و پاسخ، مقاله‌‌ي ذيل است كه در تاريخ هفتم سپتامبر در وب‌سايت وايرد منتشر شده است.

سيري در برابر سامانتا

هنگامي كه الكس ايسرو براي اولين بار فيلم او (Her) را تماشا كرد، همانند افراد معمولي از ابتدا تا انتها به صفحه‌ي نمايشگر چشم دوخت. اما دفعه‌ي دومي كه وي به مشاهده‌ي اين فيلم پرداخت، در واقع اصلا فيلم را تماشا نكرد. ايسرو، مدير ارشد اپل و مسئول توسعه‌ي دستيار صوتي سيري، روبه‌روي نمايشگر نشست، چشمان خود را بست و به نحوه‌ي صحبت كردن اسكارلت جوهانسون در نقش يك هوش مصنوعي به نام سامانتا گوش سپرد. او به نحوه‌ي برقراري ارتباط متقابل بين سامانتا و تئودور توامبلي با بازي حواكين فينيكس توجه كرد. ايسرو تلاش كرد تا دريابد چه چيزي در مورد سامانتا توانسته است منجر به بروز علاقه‌ي شديد بازيگر نقش اول مرد به وي، بدون ديدنش شود.

هنگامي كه نظر ايسرو را درباره‌ علت موفقيت اين صدا جويا شدم، وي با خنده پاسخ داد زيرا جواب اين سؤال بسيار واضح بود. ايسرو در پاسخ گفت: «صداي او (سامانتا) طبيعي است! صداي او رباتيك نيست!» اين موضوع غير قابل فهمي براي ايسرو نبود. در همين راستا، تأييد شد كه تيم او در اپل، سال‌هاي اخير را صرف انجام يك پروژه‌ كرده است؛ انساني‌تر كردن صداي سيري.

پاييز امسال، زماني كه آي‌اواس ۱۱ براي ميليون‌ها دستگاه آيفون و آيپد در سراسر جهان منتشر شود، اين به‌روزرساني نرم‌افزاري، يك صداي جديد براي سيري به ارمغان خواهد آورد. اين ارتقاء پيش‌ رو، شامل ويژگي‌هاي جديد يا قابليت تعريف لطيفه‌هاي خنده‌دارتر نيست؛ اما تغييرات صورت‌گرفته در سيري براي كاربران قابل درك خواهد بود. سيري اكنون حين اداي جملات مكث بيشتري مي‌كند؛ درست پيش از هر مكث، هجاها را مي‌كشد؛ آهنگ صداي خود را حين صحبت بالا و پايين مي‌برد و واژه‌ها را روان‌تر تلفظ مي‌كند. سيري همچنين قادر به صحبت به زبان‌هاي بيشتري خواهد بود. مجموع اين بهبودها، تعامل با دستيار صوتي اپل را لذت‌‌بخش‌تر خواهد كرد.

اپل سال‌هاي زيادي صرف بازسازي ساختار فناوري سيري و تغيير ماهيت آن از يك دستيار مجازي به يك هوش مصنوعي همه‌كاره و مبتني بر موبايل و قرار دادن آن در اختيار كشورها و زبان‌هاي بيشتري كرده است. سيري با وجود تمام نواقصش، دردسترس‌ترين دستيار صوتي جهان است. تلاش‌هاي اپل به‌منظور در اختيار قرار دادن سيري براي افراد بيشتر، در ابتدا آهسته بود، اما اكنون سرعت بيشتري به خود گرفته است. سيري اكنون تحت نظارت كريگ فدريگي، رئيس بخش نرم‌افزاري اپل قرار دارد اين موضوع نشان‌دهنده‌ي اهميت يافتن اين دستيار صوتي براي اپل در حد سيستم‌عامل ‌آي‌اواس است.

iBrain Apple

فناوري هنوز به آن اندازه پيشرفت نكرده است كه شما را عاشق دستيار مجازي‌تان كند. اما ايسرو و تيم او معتقدند كه با اقدامات خود قدم رو به جلوي بزرگي برداشته‌اند. آن‌ها شديدا بر اين باورند كه اگر موفق به انساني‌تر كردن صداي سيري شوند و آن را شبيه به يك فرد آشنا و قابل اعتماد كنند، حتي در صورت شكست، از سيري يك هوش مصنوعي بي‌نظير خواهند ساخت. اين اقدام، در دوران اوليه‌ي تكامل فناوري هوش مصنوعي مبتني بر صدا، احتمالا بهترين سناريوي ممكن خواهد بود.

سيري تكامل مي‌يابد

اگر يك مثال خوب از علت كنترل اپل بر تمام جنبه‌هاي محصولاتش مي‌خواهيد، كافي است به سيري نگاه كنيد. سيري ۶ سال پس از عرضه‌، در اغلب ويژگي‌ها از ساير رقباي خود عقب مانده است. الكساي آمازون، پشتيباني بيشتري از توسعه‌دهندگان فراهم مي‌كند؛ گوگل اسيستنت چيزهاي بيشتري مي‌داند و هر دوي آن‌ها در دستگاه‌هاي بيشتري كه توسط كمپاني‌هاي مختلف ساخته شده‌اند، قابل دسترسي هستند.

اپل خود را در اين جريان مقصر نمي‌داند. زماني كه سيري براي اولين بار منتشر شد، كمپاني ديگري مسئول فراهم كردن فناوري تشخيص صداي آن بود. بنابراين، تمام تقصيرها متوجه اين كمپاني (شركت نيوانس) است؛ با اين وجود نه اپل و نه نيوانس هرگز همكاري خود را با يكديگر تأييد نكردند. مقصر هركس كه بود، اپل اكنون با خوشحالي مشكلات اوليه‌ي سيري را به گردن نيوانس مي‌اندازد. گرك جوزوياك، نائب‌رئيس بخش بازاريابي اپل؛ مي‌گويد:

اين موضوع مثل اين مي‌ماند كه با پشتيباني شخص ديگري در يك رقابت شركت كنيد... اپل هميشه برنامه‌هاي بزرگي براي سيري در سر داشت. ما در فكر اين بوديم كه دستياري بسازيم تا بتوانيد به‌وسيله‌ي گوشي خود با آن صحبت كنيد و با استفاده از آن كارهاي خود را به نحو ساده‌تري به انجام برسانيد. اما در آن زمان، فناوري هنوز پيشرفت لازم را پيدا نكرده بود. زماني كه ورودي مناسب در اختيار نداشته باشيد، خروجي شما نيز بي‌مصرف خواهد بود.

چند سال پيش، تيم تحت نظارت ايسرو در اپل، در رأس پشتيباني از سيري قرار گرفت و در تجربه‌ي استفاده از اين دستيار مجازي، يك اصلاح اساسي به وجود آورد. سيري اكنون بر اساس يادگيري عميق و هوش مصنوعي توسعه مي‌يابد. در نتيجه‌ي اين اقدام، تغييرات و بهبود‌هاي گسترده‌اي به وجود آمده است. تشخيص خام صداي سيري اكنون با امكان تشخيص صحيح ۹۵ درصد از صحبت‌هاي كاربر، اين دستيار مجازي را در كنار تمام رقباي خود قرار داده است. هوش مصنوعي اكنون در دو بخش مجزا و حياتي از سيستم عمل مي‌كند. اول، گفتار به متن؛ به معني تلاش سيري براي درك صحبت‌هاي كاربر و دوم، متن به گفتار؛ به معني تلاش سيري براي پاسخگويي به كاربر.

از آنجايي كه شخصي‌سازي دستيار‌هاي مجازي به تدريج گسترده‌تر مي‌شود، يكي از مهم‌ترين وظايف سيري، تشخيص صداي شما از بين ديگر صداها است. هرچه قدر سيري داده‌هاي بيشتري در اختيار داشته باشد و هر چه قدر الگوهاي اپل تكامل بيشتري پيدا كنند، امكان تمايز بيشتر افراد از يكديگر و حتي درك لهجه‌هاي غليظ‌تر فراهم مي‌شود. اين موضوع همچنين يك مسئله‌ي امنيتي نيز محسوب مي‌شود. محققان اخيرا دريافته‌اند كه با استفاده از فركانس‌هاي بسيار بالا و غير قابل شنيدن براي انسان، مي‌توانند با سيري ارتباط برقرار كنند و عمليات هك را به‌صورت نامحسوس انجام دهند. سيري بايد ياد بگيرد بين صداي انسان و صداي ماشين و بين صداي شما و افراد ديگر تمايز قايل شود.

آموختن صحبت كردن

يكي از راه‌هاي كاربردي براي درك نحوه‌ي فعاليت سيستم‌هاي دستيارهاي صوتي، نگاه به فرآيند آموختن يك زبان جديد به سيري توسط اپل است. زماني كه اپل، سيري را براي يك بازار جديد – براي مثال زبان شانگهايي - عرضه مي‌كند، تيم پشتيباني در ابتدا پايگاه داده‌هاي موجود مربوط به آن زبان محلي را پيدا مي‌كند. در ادامه آن‌ها افراد متخصصي را با زبان محلي استخدام مي‌كنند و از آن‌ها مي‌خواهند تا كتاب، روزنامه، مقاله‌هاي اينترنتي و ... بخوانند.

تيم اپل از صداهاي ضبط‌شده رونوشت تهيه مي‌كند و واژه‌ها را با صداها تطبيق مي‌دهد و مهم‌تر از همه واج‌ها، يعني كوچك‌ترين واحد آوايي مستقل كه تمام گفتار را شامل مي‌شوند مشخص مي‌كند. در زبان انگليسي، fourteen (عدد چهارده) يك واژه است و حرف صدادار e يك واج به حساب مي‌آيد. آن‌ها تلاش مي‌كنند اين واج‌هاي اداشده را به هر صورت ممكن ثبت كنند؛ زيرا محو شدن واج در انتهاي واژه، از ابتداي آن شديدتر و پيش از هر مكث بلندتر است و در يك جمله‌ي سؤالي نيز اوج مي‌گيرد. هر گفتار، يك موج صوتي تقريبا متفاوت دارد و الگوريتم‌هاي اپل با تحليل‌هاي مختلف، مناسب‌ترين موج صوتي را براي هر جمله‌ي مورد نظر پيدا مي‌كنند. هر جمله‌اي كه سيري ادا مي‌كند شامل ده‌ها يا صدها واج مختلف است كه همانند برش‌هاي يك مجله و با شكل‌هاي مختلف با يكديگر تركيب شده‌اند. احتمالا هيچ كدام از اين واژه‌هايي كه از زبان سيري مي‌شنويد، دقيقا به همان شكلي كه در ابتدا ضبط‌ شده‌اند نيستند.

Siri

ايسرو در اين باره يك مثال مطرح مي‌كند. بيايد جمله‌ي «آيا مي‌خواهي اين را تماشا (Watch) كني؟» با جمله‌ي «من ساعت (Watch) تو را دوست دارم.» مقايسه كنيم. در حالت اول، زماني كه ايسرو واژه‌ي واچ را تلفظ مي‌كند، صداي او رو به بالا، اما در حالت دوم رو به پايين مي‌رود. ايسرو مي‌گويد: «در هر دو جمله يك واژه‌ي يكسان به كار مي‌رود؛ اما تلفظ آن‌ها كاملا با يكديگر متفاوت است.» او نمي‌توانست از همان صداي ضبط‌شده‌ي واژه‌ي واچ يا حتي همان واج‌هاي اختصاصي در دو جمله استفاده كند؛ زيرا گوش دادن بي‌وقفه به سيستم‌هايي همانند مسيرياب‌هاي قديمي جي‌پي‌اس كه واژه‌ها را به‌صورت كشيده و با فشار بالا تلفظ مي‌كنند، دشوار و ناخوشايند است.

حتي تا همين چند سال گذشته، قدرت پردازش كامپيوترها و سرورها به اندازه‌اي نبود كه يك پايگاه داده‌ي بزرگ را بررسي و بهترين تركيب صداها را براي هر تماس و پاسخ پيدا كنند. اما اكنون آن‌ها قادر به انجام اين كار هستند و ايسرو و تيم او نيز خواهان بيشترين مقدار داده‌ي ممكن هستند. در نتيجه، هنگامي كه آن‌ها يك الگوي ابتدايي بسازند، سيري را در حالتي به نام «ديكته‌ي صرف» منتشر مي‌كنند. شما نمي‌توانيد با سيري صحبت كنيد؛ اما مي‌توانيد با فشردن دكمه‌ي ميكروفون يك پيام متني يا جستجوي اينترنتي به او ديكته كنيد. اين امكان، ورودي‌هايي از لهجه‌هاي مختلف با كيفيت متفاوت از ميكروفون و موقعيت‌هاي متنوع براي ماشين‌هاي اپل فراهم مي‌كند و منجر به اين مي‌شود تا عملكرد سيري براي افراد بيشتري بهبود يابد. اپل بنا به ادعاي خود، به‌صورت ناشناس اين داده‌ها را جمع‌آوري و رونويسي مي‌كند و با اين كار الگوريتم‌ها را بهبود مي‌بخشد و شبكه‌ها را آموزش مي‌دهد. آن‌ها در ادامه، داده‌هاي مكاني و تفاوت‌هاي گفتاري را اضافه مي‌كنند. براي مثال برتري سه بر صفر يك تيم در مسابقه‌ي فوتبال در آمريكا به‌صورت three-zero و در بريتانيا به‌صورت three-nil بيان مي‌شود. آن‌ها سپس به پالايش سيستم ادامه مي‌دهند تا سرانجام سيري به درك تقريبا بي‌نقصي از واژه‌هاي زبان شانگهايي و نحوه‌ي تلفظ آن‌ها توسط مردم دست پيدا كند.

در همين زمان، اپل براي يافتن بهترين صداي موجود، شروع به راه‌اندازي يك جستجوي تمام‌عيار مي‌كند. بدين منظور، آن‌ها كار خود را با صدها نفر آغاز و اقدام به ضبط نمونه‌هاي مختلف از جمله‌هاي احتمالي براي سيري مي‌كنند. ايسرو سپس با همكاري با طراحان اپل و تيم رابط كاربري، بهترين صداها را انتخاب مي‌كند. اين قسمت كار بيش از آنكه علمي باشد، ماهيتي هنرمندانه دارد. در اينجا، آن‌ها شروع به گوش دادن به برخي از احساسات غير قابل وصف، خالصانه و غير مصنوعي انساني مي‌كنند.

اما قسمت بعدي، يك كار كاملا علمي است. ايسرو مي‌گويد: «صداهاي مناسب بسيار زيادي وجود دارد؛ اما اين بدين مفهوم نيست كه همه‌ي آن‌ها يك صداي متن به گفتار مناسب خواهند بود.» آن‌ها شروع به اجراي گفتارها از طريق الگوهايي كه ساخته‌اند و يافتن تغيير پذيري واج‌ها، به‌خصوص تفاوت موج صوتي بين سمت چپ و راست هر عبارت كوچك مي‌كنند. تغييرپذيري بيشتر بين يك واج، تركيب تعداد زياد آن‌ها را در يكديگر و در حالت صوت طبيعي دشوار مي‌كند. اما شما هرگز هيچ مشكلي در شنيدن آن صحبت‌ها نخواهيد داشت و تنها كامپيوتر قادر به درك اين تفاوت خواهد بود. ايسرو مي‌گويد: «اين كار تقريبا مثل زماني است كه شما مشغول چسباندن كاغذديواري هستيد و در اين حين، بايد حواستان به درز‌ها باشد تا مطمئن شويد همه‌ي آن‌ها با يكديگر هم‌تراز هستند.»

هنگامي كه آن‌ها از بين صداهاي مختلف، صداي مناسب انسان و كامپيوتر را يافتند، در هر بار، آن‌ را براي هفته‌ها ضبط مي‌كنند. آن صدا سرانجام به صداي سيري تبديل خواهد شد. اين مراحل، فرآيند يافتن صداي مناسب را براي ۲۱ زبان تحت پشتيباني سيري و بومي‌سازي آن‌ها براي ۳۶ كشور، يعني بيش از مجموع تمام رقباي اصلي‌اش شامل مي‌شود. در مجموع، ماهيانه ۳۷۵ ميليون نفر از سيري استفاده مي‌كنند. اين عدد، به‌خصوص براي يك دستيار صوتي با فهرستي بلندبالا از كمبودهاي قابل توجه، رقم بسيار بالايي محسوب مي‌شود.

با اين حال، ۳۷۵ ميليون نفر در سرتاسر جهان از محصولات متنوع اپل استفاده مي‌كنند. سيري تقريبا از طريق تمام محصولات اپل، از آيفون تا اپل واچ، تا مك‌بوك و اپل تي‌وي، قابل دسترس است. تحليلگران پيش‌بيني مي‌كنند كه به‌زودي بيش از يك ميليارد دستگاه آيفون، در يك زمان با هم فعال خواهند شد. سيري يك قابليت محبوب و مهم است؛ اما تقريبا در همه جا قابل دسترسي نيست و قطعا براي اغلب افراد نيز ضروري محسوب نمي‌شود. شما براي استفاده از گوشي خود به شيوه‌ي مورد نيازتان، احتياجي به سيري نداريد. در نتيجه اكنون كه اپل يك دستيار قابل اطمينان دارد، بايد به مردم نحوه‌ي استفاده از آن را آموزش دهد.

همه چيز را از من بپرس

تمام آنچه كه لازم است درباره‌ي برنامه‌هاي اپل براي سيري بدانيد، از طريق ويدئوي تبليغاتي زير قابل مشاهده است. اين آگهي تبليغاتي، يك روز معمولي از زندگي دواين جانسون، بازيگر هاليوودي را به همراه دستيار و دوست نزديكش نشان مي‌دهد. جانسون درحالي‌كه مشغول ورزش و هرس كردن گلدانش است، با استفاده از سيري تقويم گوشي را اجرا و يادآوري‌هايش را بررسي مي‌كند. سپس با استفاده از اپليكيشن ليفت، يك تاكسي سفارش مي‌دهد و خودش مشغول رانندگي مي‌شود و درحالي‌كه با بي‌ملاحظگي سرعت مي‌گيرد، وضعيت آب و هوا را بررسي مي‌كند. جانسون در صحنه‌‌ي بعدي درحالي‌كه مشغول نقاشي ديوار كليساي سيستين در رم است، ايميل خود را چك مي‌كند و درحالي‌كه مشغول انجام كارش است، مكالمات كوتاهي برقرار مي‌كند. وي در نهايت با استفاده از اپليكيشن فيس‌تايمز در فضا از خود سلفي مي‌گيرد و بابت تمام خدمات سيري از او تشكر مي‌كند؛ سيري نيز در پاسخ، با لحني ناخوشايند او را آقاي بزرگ، كچل و زيبا خطاب مي‌كند. در صورتي كه سيري در آي‌اواس ۱۱ به اين شيوه صحبت كند، قطعا احساس بدي به ما دست خواهد داد.

 

از همان ابتداي مصاحبه، جوزوياك اعلام مي‌كند كه اپل قصد دارد سيري را به يك دستگاه همه‌كاره و كاربردي تبديل كند. اينكه كاربران، اغلب دستيارهاي را صوتي بر اساس پرسيدن سؤال‌هاي بي‌اهميت با يكديگر مقايسه مي‌كنند، جوزوياك را عصباني مي‌كند. سيري هميشه در اين رقابت‌ها به نسبت ضعيف ظاهر مي‌شود. جوزوياك مي‌گويد» «ما اين چيز (سيري) را با اين هدف طراحي نكرديم كه پاسخگوي سؤالات بي‌معني باشد!»

در عوض، جوزوياك همچنان توجه خود را به آگاهي‌رساني به مردم و تشويق آن‌ها به استفاده‌ي بيشتر از دوست ماشيني‌شان معطوف كرده است. وي به قابليت سيري در انجام جستجوي پيچيده‌ي فايلي در مك يا آگاهي عميق محصول پيش‌روي هوم‌پاد از موسيقي‌ها اشاره مي‌كند. چند روز پس از ملاقات ما، زماني كه سيري يك جايزه‌ي فني امي براي كنترل و جستجوي صوتي برنده شد، مثال ديگري نيز مطرح شد. در حال حاضر سيري مي‌تواند آهنگ‌هاي شما را به عقب يا جلو ببرد. كافي است عبارت «هي سيري، دو دقيقه به عقب بازگرد» را بيان كنيد و از نتيجه‌ي شگفت‌انگيز آن لذت ببريد.

با وجود تمام اين مثال‌‌ها، سيري قادر به انجام تمام كارها يا حتي اغلب كارها نيست. بيشترين كاربرد اين دستيار صوتي، صرفه‌جويي در وقت با كاهش تعداد تپ‌ها و ميزان تايپ كردن‌ است و نه پاسخ دادن به سؤالات پيچيده‌ي بي‌اهميت يا بحث كردن با كاربر. با اين حال، از آنجايي كه سيري ظاهرا هيچ محدوديتي ندارد، مي‌توانيد هر سؤالي از او بپرسيد. ايسرو مي‌گويد: «اينكه كاربران بدانند قادر به گفتن چه چيزهايي هستند، براي آن‌ها اهميت دارد.» بخشي از وظيفه‌ي ايسرو، ياري رساندن به سيري در به كار بردن مناسب‌تر مهارت‌هايش و شكست بدون ترس در زمان لازم است. ايسرو مي‌گويد: «ما تلاش مي‌كنيم چنين قابليت‌هايي را به سيري اعطا كنيم تا بداند آنچه را كه نمي‌داند. اما اين مسئله، موضوع دشواري است.» وب‌سايت اپل و حتي ‌آگهي‌هاي تبليغاتي اين شركت به شيوه‌اي طراحي شده‌اند تا درك مردم را دربا‌ره‌ي توانايي‌ها و ضعف‌هاي سيري به‌طور همزمان افزايش دهند.

چالش بعدي، ياد‌آوري به مردم درباره‌ي وجود سيري است. ايسرو مي‌گويد مردم در انجام امور، عادت‌هاي خود را دارند. اگر آن‌ها به تايپ كردن عادت كرده‌اند، تغيير اين عادت نيازمند زمان است. در نتيجه اپل تلاش مي‌كند به تدريج مردم را به مسير درست هدايت كند. در آي‌اواس ۱۱، سيري حضور بسيار بيشتري دارد و بيش از پيش فعال است. او بر وب‌گردي شما نظارت مي‌كند، سپس اخبار اپل نيوز را به شما پيشنهاد مي‌دهد يا به شما كمك مي‌كند در مواقع لازم يك رويداد را به تقويم اضافه كنيد. سيري جديد يك دستيار صوتي انعطاف‌پذير است. اهميتي ندارد كه از چه گجتي استفاده مي‌كنيد؛ سيري تنظيمات شما را بين دستگاه‌هاي مختلف همگام‌سازي مي‌كند. سيري مثل هميشه به‌خوبي شما را مي‌شناسد.

در طول سال‌ها، اپل در فراهم كردن امكان سازگاري توسعه‌دهندگان با سيري، سرعت عمل مناسبي نداشته است. درحالي‌كه آمازون و گوگل، توسعه‌دهندگان را به طراحي اپليكيشن براي دستيارهاي مجازي‌شان، الكسا و گوگل اسيستنت تشويق كرده‌اند، درهاي اپل تاكنون به روي سازندگان اپليكيشن بسته بوده است. سيري، تمام آن كارهايي را كه رقبا قادر به انجامشان هستند، تنها مي‌تواند در اپليكيشن‌هاي اختصاصي اپل انجام دهد. سيري وجود اپليكيشن‌هايي نظير نقشه‌هاي گوگل يا اوت‌لوك را روي گوشي شما انكار مي‌كند. سيري همچنين بدون هوم كيت (پلتفرم اينترنت اشياء اپل) قادر به روشن كردن هيچ لامپي نخواهد بود. سال گذشته، اپل به‌صورت محتاطانه، دسترسي لازم را براي توسعه‌دهندگان بيشتري فراهم كرد و به كاربران اجازه داد با استفاده از سيري تماس صوتي واتساپ برقرار كنند، با اوبر تاكسي سفارش دهند و با كيف پول مجازي Venmo پول ارسال كنند. در حال حاضر در آي‌اواس ۱۱، اين دسترسي تاحدودي بيشتر شده است.

Siri

از آنجايي كه آمازون و گوگل پشتيباني از توسعه‌دهندگان را به سرعت گسترش مي‌دهند و قابليت‌هاي بيشتري به دستيارهاي صوتي‌شان اضافه مي‌كنند، چنين حركت‌هاي آهسته‌اي از سوي اپل منجر به تغيير نگاه عموم به اين شركت مي‌شود. با اين وجود، جوزوياك به سياست‌هاي اپل اطمينان دارد. به باور او، پرسش اصلي اين نيست كه تعداد كارهاي قابل انجام با سيري چقدر است؛ بلكه مسئله‌ي اصلي اين است كه سيري چگونه آن كارها را به نحو مناسب انجام مي‌دهد. زيرا آنچه ما تمايل به انجام آن نداريم دست و پاگير مي‌شود. جوزوياك، جمله‌‌شناسي درخواست‌هاي مطرح‌شده با الكسا و گوگل اسيستنت را مناسب نمي‌داند؛ درخواست‌هايي نظير «الكسا، از طالع‌بيني ديلي هوروسكوپس در مورد برج گاو سؤال كن» يا «اوكي گوگل، اجازه بده با اپليكيشن Todoist صحبت كنم،» از نظر جوزوياك نامناسب هستند. او ترجيح مي‌دهد دستيار صوتي آن‌ها تا زماني كه شما خواسته‌ي خود و چگونگي و نحوه‌ي انجام آن را درخواست مي‌كنيد صبر كند. اپل مثل هميشه ترجيح مي‌ده به جاي انجام نصف و نيمه‌ي كاري، آن را اصلا انجام ندهد.

مشكل جمله‌شناسي در نهايت به همان نحوه‌ي صحبت كردن سامانتا كه منجر به بروز احساسات عميق بين او و تئودور شده بود بازمي‌گردد. ايسرو مي‌گويد صداي بهترين كامپيوترها، حتي نمونه‌هاي موجود در فيلم‌هاي علمي تخيلي، شبيه انسان است؛ يعني مكث‌هاي مناسب، تلفظ مناسب و صداي رواني دارند و در صحبت كردن آن‌ها، تنها كمي ته‌صداي رباتيك به گوش مي‌رسد. او مي‌خواهد چيزي بسازد كه مناسب باشد و آن را در اختيار همه قرار دهد تا هر زمان كه قصد انجام كاري داشتند، تنها به سيري مراجعه كنند.